جلسات 7 ساعته من با اسد سرانجام نتیجه داد

92/8/4
1:3 ع
دیپلماسی ایرانی: جیمز ادیسون بیکر سوم، وزیر امور خارجه اسبق امریکا و وزیر اسبق خزانه داری این کشور از حزب جمهوریخواه است. مردی با سابقه طولانی کارهای اداری و دیپلماتیک که یکی از سرشناس ترین چهره های تاثیرگذار در حزب جمهوریخواه و دستگاه سیاست خارجی امریکا محسوب می شود. وی در زمان رونالد ریگان، رئیس جمهوری اسبق امریکا در سال های 1981 تا 1985 رئیس اداره کارکنان ریاست جمهوری امریکا بود. در زمان جورج بوش پدر نیز مسئولیت وزارت امور خارجه را برعهده گرفت. آن دوره به دلیل جنگ ایران و عراق و حمله عراق به کویت یکی از مهمترین سال های تاریخ قرن گذشته میلادی بود. رابطه نزدیک وی با خانواده جورج بوش به اندازه ای نزدیک و زبانزد است که هر دو طرف یکدیگر را در برابر دیگران حتی در محافل رسمی به اسم کوچک صدا می کنند. در دوران جورج بوش پسر نام او در پرونده بررسی ناآرامی های عراق پس از حمله امریکا به این کشور در سال 2006 بر سر زبان ها افتاد. وی که متولد 1930 در شهر هیوستون امریکا است فارغ التحصیل دانشگاه تگزاس در آستین در رشته حقوق است که در کنار سیاست از حقوقدانان برجسته امریکا نیز محسوب می شود.
این بار شبکه العربیه در برنامه مشهور هفتگی خود موسوم به «خاطرات سیاسی» به سراغ او رفته و مصاحبه مفصلی را با وی انجام داده است که دیپلماسی ایرانی در نظر دارد هر هفته به طور مرتب این مصاحبه ها را منتشر کند. اکنون نهمین بخش آن را می خوانید:
تقریبا یک سال کامل بر روی طرح آن وقت شمیر که شامل چهار بند می شد با طرح مبارک که شامل 10 بند بود کار کردی تا به طرح 5 گانه مشهور جیمز بیکر رسیدی. در خاطراتت نوشتی که بارها تحلیل های کسینجر برایت تلخ بود که می گفت اسرائیلی ها خودشان را فقط آماده مذاکراتی ظاهری کرده اند و بارها نیز تو را متهم به خیانت به اسرائیل کرده اند. آن طور که در خاطراتت آورده ای کسینجر خود نیز در همین راستا گام بر می داشت. آیا در آن موقع همین مسائل باعث شد تا مذاکراتت با اسرائیلی ها طول بکشد تا راضی شوند در کنفرانس صلح شرکت کنند؟ و آیا این خبرگی تو در مذاکرات است که با گفتن این که آنها فقط مانور می دهند و واقعا به دنبال صلح نیستند، می خواستی آنها را به پای میز مذاکره بکشانی؟
نه من نمی توانم بگویم که اسرائیل در رسیدن به صلح جدی نبود. نظر شخصی من این است که مقام های اسرائیلی از این که اسرائیل با یک جنگ دائمی مواجه است، ناخرسند بودند. برای همین تمایلی برای رسیدن به صلح با همسایگان عربشان از خود نشان دادند. به شرطی که این صلح امنیت اسرائیل را تامین کند. و سیاست ایالات متحده نیز بر این متمرکز است که رسیدن هر گونه صلحی میان اعراب با اسرائیل امنیت اسرائیل را فراهم کند.
هیچ کدام از طرف ها را بر سر این مساله در طول مذاکراتت ملامت نمی کنی؟ یعنی طرف عربی تندرو یا طرف عربی معتدل یا طرف اسرائیلی را؟
البته مشکل اصلی در این بود که جریان های تندرویی نزد هر دو طرف در این مورد سخت وجود داشت. اعرابی هستند که حق وجودی اسرائیل و برخورداری از کشوری مستقل برای آن را رد می کنند. همان طور که اسرائیلی هایی هستند که مبادله مسالمت آمیز اراضی را رد می کنند. و همین تندروها هستند که مشکل را پیچیده تر می کنند. مساله این نیست که چه کسی را در برابر طرف مقابل ملامت کنیم. هر دو طرف بعضی وقت ها مسئولیت هایی را می پذیرفتند. و در بعضی مواقع دیگر هر کدام از دو طرف اقدام های ایجابی به سمت صلح انجام می دادند. ایالات متحده طرفی بود که بیشترین تاثیر را بر این مذاکرات برای سال های طولانی می گذاشت. به گونه که تلاش کرد مذاکرات را به سمت تحقق صلح بر اساس روابط خاصی که با اسرائیل داریم، سوق دهد. و از آن جا که روابط بسیار نزدیکی با بسیاری از کشورهای عربی معتدل داریم ما تنها طرفی هستیم که نمی توان از آن در برابر جهتی خاص بهره برداری کرد تا صلحی برای اعراب و اسرائیلی ها حاصل شود. و این چیزی بود که به رغم هشدارهایی که از سوی وزرا و روسای جمهور سابق امریکا به من می شد برای تحقق آن تلاش کردم. به من هشدار می دادند که از نزدیک شدن به آن چه به آن "دره صلح خاورمیانه" می نامیدند، اجتناب کنم. با وجود این ما موفق شدیم پیشرفتی جوهری به دست آوریم که بر اساس آن طرف های درگیر را برای نخستین بار گرد هم آورد و درباره موضوع صلح با یکدیگر گفت وگو کنند که منجر به امضای توافق نامه اسلو و امضای توافق نامه صلح میان اردن و اسرائیل شد.
در بخش عربی از عربستان سعودی و مصر خواستی که تو را در آن چه نرم کردن مواضع اسد نامیدی، کمک کنند. منظور همان نرم کردن مواضع حافظ اسد و حکومت سوریه است. بر همین اساس دیدارها و مذاکرات طولانی و عمیقی را با حافظ اسد، رئیس جمهوری راحل سوریه انجام دادی. در طول هر کدام از این شش یا هفت ساعت از دیدارها اسد به تو چه می گفت؟
(خنده) آن قدر این دیدارها طولانی بودند که نمی توانم دقیقا همه آن چه به من می گفت را به یاد آورم. در این دیدارها درباره تاریخ کشورگشایی های صلاح الدین و تاریخ عرب صحبت می شد. غیر از آن دو نکته وجود دارد که حتی رهبران اسرائیلی مثل اسحاق رابین و اسحاق شمیر نیز با آن موافق هستند و آن این که حافظ اسد آدم سرسختی است و نمی توان به سادگی با او به توافقی رسید. اما اگر با او بر سر چیزی به توافق رسیدی او به توافق احترام می گذارد. و من خود شخصا صحت این مساله را دریافتم. حرفت صحیح است، کمک های بسیاری از قبل ملک فهد و حکومت عربستان دریافت کردیم و همچنین از طرف حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر و حکومت این کشور که در نهایت موافقت سوری ها را جلب کنند تا بپذیرند که به کنفرانس مادرید بروند. و این توافق تغییری بزرگ در سیاست های اعراب که چهل سال طول کشیده بود، به وجود آورد. سیاستی که نشستن پشت میز مذاکره با اسرائیل را رد می کرد. برای این که مذاکره با اسرائیل به معنای قبول وجود اسرائیل و به رسمیت شناختن آن بود و این مساله دستاوردی بزرگ محسوب می شد.
(با خنده) ممکن نیست برای کشوری که ریاست دیپلماسی مهمترین کشور در دنیا را بر عهده دارد، بگویی که نه از وعده هایی که دادم منصرف می شوم.
در خاطراتم به این موضوع اشاره کردم. در بخشی که درباره دیپلماسی دو جانبه تاثیرگذار صحبت کرده ام نوشته ام که حرف های رئیس جمهور حافظ اسد خیلی طول می کشید و به صراحت بگویم که هیچ فرصتی برای رفع نیازهای شخصی ما نمی داد. در این مواقع از جیبم چیزی را در می آوردم و می گفتم من تسلیم می شوم آقای رئیس جمهور برای این که نیاز به استراحت دارم تا بتوانم کارهای شخصی ام را بکنم. امر خیلی ظریفی بود به همین سادگی ها نبود.
(با خنده) تا این اندازه رسید که حتی نزدیک ترین دستیارانت که در این مذاکرات حضور داشتند بهانه می آوردند که تماس تلفنی دارند تا به این ترتیب بتوانند از جلسه خارج شوند و به کارهای شخصی شان بپردازند و بعدا دوباره بازگردند.
92/8/4
12:36 ع
دیپلماسی ایرانی: "خاطرات سیاسی" مجموعه برنامه هایی است که شبکه العربیه از نیمه های اکتبر سال 2011 روزهای جمعه پخش آن را آغاز کرده است. در این برنامه، طاهر برکه، روزنامه نگار و خبرنگار لبنانی العربیه با چهره های سیاسی مطرح دنیا مصاحبه هایی را انجام می دهد که عموما بازگوکننده خاطرات آنها در دوران قبول مسئولیتشان است. خاطراتی که با همراهی و تعاملشان با رهبران سیاسی مختلف جهان همراه است.
طاهر برکه، یکی از مصاحبه هایش را با برنار کوشنر، وزیر امور خارجه اسبق فرانسه انجام داده است. چهره ای که علاوه بر سیاستمداری از جمله روشنفکران مشهور فرانسه و اروپا نیز محسوب می شود. برنار کوشنر متولد 1939 در آوینیون فرانسه است. پدرش یهودی و مادرش پروتستان است. همسرش کریستین اوکرانت، یکی از روزنامه نگاران مشهور فرانسوی است. کوشنر تا سال 1966 عضو حزب کمونیست فرانسه بود اما در این تاریخ از این حزب اخراج شد و از همین جا بود که فعالیت های ضدکمونیستی اش را نیز آغاز کرد. در سال 1971 سازمان پزشکان بدون مرز را بنیان نهاد اما براثر اختلاف با رئیس آن، سازمان دیگری به نام پزشکان دنیا را راه اندازی کرد. در سال 2003 از حامیان براندازی صدام حسین بود. او مدتی را در حزب سوسیالیست نیز عضو و از طرفداران خانم سگولن رویال بود اما بعدا از آن حزب نیز اخراج شد. تحصیلاتش علوم پزشکی است و متخصص بیماری های داخلی است. از آوریل 1992 تا مارس 1993 وزیر بهداشت و از می 2007 تا نوامبر 2010 وزیر امور خارجه فرانسه بوده است. دیپلماسی ایرانی در نظر دارد هر هفته به طور مرتب این سلسله مصاحبه ها را منتشر کند. اکنون یازدهمین بخش از این مصاحبه ها پیش رویتان قرار می گیرد:
از همین جا صحبت هایمان را ادامه دهیم، به رغم روابط نزدیک فرانسه و لبنان که رابطه ای استثنائی است و حداقل با بخشی از جریان های سیاسی لبنانی ارتباطات نزدیک دارد، زمانی که تو صاحب پست و مقام بودی، می خواستی که سوریه کنار شما باشد. به رغم این که بعد از ترور نخست وزیر، رفیق حریری روابط پاریس و دمشق قطع شده بود، و به رغم این که هم پیمان شما در لبنان، 14 مارس، سوریه را متهم می کرد که این ترور را انجام داده یا این که در آن داشته است. این مساله را چگونه تفسیر می کنی، آیا در آن تناقضی وجود ندارد؟
به این سوال پاسخ داده ام. گفتم که او به ما دروغ می گفت. طبیعتا او آمادگی نداشت که به چنین چیزی اعتراف کند. آنها نمی خواستند اعتراف کنند که رفیق حریری را ترور کرده اند. کما این که به ترور ژنرال وسام الحسن در لبنان اعتراف نمی کنند. الحسن رئیس دایره اطلاعات در نیروهای امنیت داخلی بود و بر پرونده ترور رفیق حریری نظارت داشت. برای همین در آن جا مواجهه ای میان سنی ها و علوی ها وجود داشت که در اصل در همان چارچوب مواجهه میان سنی و شیعه گنجانده می شود. برای همین رغبتی برای ترور وجود دارد. و این را هم نباید فراموش کنیم که سفیر ما در بیروت دولامار نیز مورد سوء قصد قرار گرفت. ما می دانیم کسانی که این ترور را انجام دادند ردشان به سوریه می رسد و با اذن سوریه عمل می کنند. و زمانی که من در لبنان در زمان جنگ در سال 1975 بودم و به عنوان پزشک کار می کردم و در همه جنگ ها حضور داشتم، با همه طرف ها از جمله شیعیان کار می کردم که در جنوب قبل از ظهور حزب الله حضور داشتند. هم زمان از صور و صیدا دیدن کردم که شهرهای سنی نشین هستند. بر اساس سیاست بین المللی برای من مهم نبود که چه کسی چه مذهب و دینی دارد، من می بایست با همه آشنا می شدم و تماس می گرفتم. این اتفاقی بود که افتاد و آنها را دوست می داشتم و می پذیرفتم و تعامل می کردم و با آنها برخورد می کردم و حتی اگر لازم می شد ازشان متنفر می شدم. من شناختی حسی در امور آن جا دارم.
همه تلاش هایی که برای سوریه انجام دادید، تبرئه سیاسی بود آن هم بعد از آن که ژاک شیراک قبل از شما او را متهم به ترور حریری کرده بود؟
بله این اتفاق افتاد. اما این اتفاق بعد از مدتی طولانی در طول نخست وزیری حریری اتفاق افتاد. در آن موقع بشار اسد، مسئول مستقیم آن حادثه نبود. این صحیح است که در آن وقت من با ژایک شیراک دیدار کردم و او به من گفت که من می توانم تلاش هایم را ادامه دهم اما این را هم گفت کسانی که با آنها تعامل می کنند، دروغگو هستند. بله تلاش هایی کردیم. هیچ چیزی بهتر از صلح نیست. و ژاک شیراک نیز برای تحقق همین مساله تلاش می کرد. همکاری های بسیار نزدیکی با مصر و اردن و فلسطین و تا اندازه ای با ترکیه داشتیم. در کنار همه اینها، یک طرف اصلی وجود داشت که آن سوریه بود. تلاش کردیم تا آن جا که ممکن است سوریه را از ایران دور کنیم.
اما آقای وزیر این مساله تا مدت ها ادامه داشت. یعنی فقط محدود به یک دیدار یا یک دعوت نبود، ادامه یافت. از اصرار رئیس جمهور سارکوزی در این زمینه چه برداشت کردی؟ در حالی که تو به او منتقل می کردی که سوریه به شما دروغ می گوید. شیراک هم می گفت که سوریه به شما دروغ می گوید. از این که سارکوزی سر این مساله اصرار می کرد، چه فهمیدی و چه برداشت کردی؟ البته من در مصاحبه ای جداگانه این سوال را از او خواهم پرسید. اما به هر حال تو با او کار کردی و می دانی که او چه می خواست؟
بله من با او کار کردم ولی به او ابلاغ هم کردم که در این زمینه کاری از پیش نمی رود. او هیئت هایی را فرستاد تا ثابت کند بهانه هایی که من می آورم کمترین ارزشی نسبت به کاری که هیئت هایش می کنند، ندارند. با توجه به این که سلف او ژاک شیراک نیز موفق نشد کاری کند و او تنها تصمیم گرفت که دوباره با عزمی جدی تر تلاش کند.
چه وقت تلاش هایتان را به طور کامل با سوریه در این زمینه متوقف کردید؟ یعنی در کدام نقطه یا مرحله؟
تاریخ ها را دقیق یادم نیست.
نه یعنی بعد از چه حادثه یا گفت و گو یا اتفاقی چنین تصمیمی گرفتید؟
در آخرین سفری که به سوریه رفتم و مذاکراتی که با بشار اسد انجام دادم مذاکراتمان واقعا تند بود. در آن جلسه احساس کردم که بشار اسد همه تلاش ها را رد می کند. و او عزمش را جزم کرده است تا به حزب الله در جنوب لبنان به موجب پیمانش با ایران، مهمترین هم پیمان سوریه، سلاح بفرستد. قبل از آن می دانستم که این نتیجه مورد انتظار است. اما با این حال طی دو سال تلاش هایم را برای تعامل ادامه دادم به رغم این که شکست آن را در برابر چشمانم می دیدم. با این وجود بعد از آن که دولت را هم رها کردم، تلاش ها همچنان ادامه یافتند. و سفیر ما نیز تلاش کرد که در همین جهت به تلاش هایش ادامه دهد. در آن جا اریک شوالیه را به عنوان سفیر تعیین کردیم، کسی که نزدیک ترین مشاور من بود.
چرا دیدارت با اسد خشونت آمیز بود، آن طور که خودت توصیف کردی؟ به او چه گفتی و او به تو چه جواب داد؟
دلیل آن این بود که ما دریافتیم حزب الله بین 40 تا 50 هزار موشک در اختیار دارد که واقعا رقم بزرگی بود. با چشم پوشی از این که اگر این موشک ها از داخل لبنان یا به سمت اسرائیل شلیک شوند خطر متوجه هر دو طرف خواهد بود. برای همین تاکید کردیم که باید حدی برای این وضعیت در نظر بگیریم.
ادامه دارد...
92/7/23
7:6 ع
دیپلماسی ایرانی: تلاویو باز هم نگران واشنگتن و تهران است. جان کری وزیر امور خارجه آمریکا، روز یکشنبه با اشاره به باز بودن پنجره دیپلماسی در قبال ایران گفته است که توافق نکردن با ایران، بهتر از یک مصالحه ضعیف و ناکافی با این کشور است.در حالی که در پی حل مسالمت آمیز مساله برنامه هسته ای ایران هستیم، باید حرف ها با اقدامات منطبق باشد. وی تاکید کرده است که در هر توافقی با ایران مساله امنیت اسرائیل را مد نظر خواهند داشت. معاون وزیر امور خارجه ایران، عراقچی نیز تصریح کرده است ما در مورد حجم، سطح، و روش های غنی سازی گفت وگو خواهیم کرد اما حمل مواد (غنی شده) به خارج برای ایران جزو خطوط قرمز است. پیش از مذاکرات امروز اظهارنظرهای گوناگونی شده است و تحلیلگران با توجه به تغییراتی که در ایران اتفاق افتاده و رویکرد جدید دولت برای حل مساله پرونده هسته ای ایران و نگاه خوشبینانه غرب به طرح ایران بر این باورند که مذاکرات در ژنو راهی متفاوت با آلماتی را طی خواهد کرد. در این خصوص با جاوید قربان اوغلی، تحلیل گر مسائل بین الملل گفتگویی داشتیم که در زیر می خوانید :
جان کری گفته است در هر توافقی با ایران ما مساله امنیت اسرائیل را مد نظر خواهیم داشت. به نظر می رسد که مساله اسرائیل به یک چالش در روابط ایران و امریکا تبدیل شده است. این چالش بناست چگونه حل شود؟
اسرائیل در حوزه امنیت ملی امریکایی هاست و این مساله برنامه دیروز یا امروز نیست و از دیرزمان این موضوع وجود داشته است و حتی خاص هیچ کدام از احزاب دوگانه جمهوری خواه و یا دموکرات ها هم نیست. پیوندهای استراتژیک رژیم صهیونیستی با امریکا ، نفوذ بسیار گسترده آنها در درون حاکمیت امریکا و تعهد واشنگتن فارغ از حزبی که در کاخ سفید است تعهد انکار ناپذیر امریکا نسبت به امنیت اسرائیل و حفظ موجودیت آن است. در نتیجه چنین چالشی تنها این روزها مطرح نشده و ایران نیز نباید به دنبال آن باشد تا با دیپلماسی در هر سطحی اسرائیل را از روابط احتمالی ایران و امریکا حذف کند.
به نظر من ایران هم باید به موازات آنها منافع خود را در رابطه با امریکا تعریف کرده و بر اساس منافع مترتب بر کشورمان، دیپلماسی متناسب با آن را تنظیم کند. باید آگاه باشیم تا زمانی که ایران این موضع و دیدگاه خود را در رابطه با رژیم صهیونیستی دارد، آنها هم از نفوذ خود در مانع تراشی برای شکل گیری نه تنها در روابط تهران واشنگتن بلکه در جاهای دیگر جهان استفاده می کنند. به یقین اسرائیل خشنود نخواهد شد که ایران از طریق دیپلماسی تعامل سازنده بتواند از فشارهای بین المللی رها شود و نهایت تلاش خود را برای برهم زدن آن می کند. بنابراین بازی در این پازل، به هنر و توانمندی دیپلماسی و دیپلمات هایمان و در مرحله بعد به شرایط منطقه وابسته است. در طول 35 سال گذشته ایران و با وجود تنش در روابط تهران – واشنگتن در هر زمانی و در هر جایی که ایران اهرم های قدرت را دارا بود، امریکا هم سعی کرده تا با استفاده از نفوذ ایران مشکلات خود را حل کند. به عنوان مثال در مساله گروگان ها به سراغ ایران آمدند چرا که می دانستند که ایران می تواند این مشکل را حل کند، در مساله عراق هم باز ایران رافع برخی از مشکلات امریکا شد به این دلیل که بر این مساله واقف بودند که ایران می تواند خطرات حضور امریکا را کاهش داده و مشکلات امریکا در عراق را حل کند. مهم این است که ایران بتواند زمینه هایی را فراهم کند که امریکایی ها احساس نیاز به همکاری و رابطه با ایران کنند. در مساله هسته ای جدای از آنکه موافق یا مخالف برنامه هسته ای ایران هستند، به این نتیجه رسیدند که باید با ایران مذاکره کنند و اگر این مساله را رها کنند ممکن است ایران به مرحله ای برسد که دیگر نتوانند آن را مهار کنند.
دلیل مخالفت اسرائیلی ها و فریادهای خشمگینانه نتانیاهو این است که آنها از این نگران و هراسانند که عادی سازی روابط ایران و امریکا راهی باشد برای حل پرونده هسته ای ایران از طرق دیپلماتیک. آنها بر این باورند که تمامی تلاش خود را کرده اند تا ایران منزوی شود و امریکایی ها حتی در مرحله اقناع آمریکا به راه حل نظامی بودند، اما هوشمندی ایرانیان و انتخابات اخیر و رویکرد جدید دولت سبب شده است تا گزینه نظامی کمرنگ تر و گزینه دیپلماسی و مذاکره برای برون رفت از این بحران برجسته تر شود.
در نهایت باید تاکید کرد که ما نمی توانیم عنصری به نام اسرائیل را از امریکا و در روابط آن نه تنها با ایران بلکه با هر کشور دیگری حذف کنیم باید با درک این مسئله راهبرد های روابط خارجی خود را پیش بریم.همین که اسراییل و نخست وزیر آن اینگونه فریاد می کشد نمایانگر درستی راهی که در پیش گرفته ایم و پیروزی ما در عرصه نبرد دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی است.
نتانیاهو با مقامات اروپایی و به ویژه با فرانسه هم عقیده است، آیا ممکن است از کشوری همچون فرانسه برای همراهی علیه ایران درخواستی کرده باشد؟ آیا این روند نشان دهنده آن است که از امریکا ناامید شده است؟
خیر .در باره استحکام روابط آمریکا و اسراییل نباید تردید کرد.مهم توان ما در اقناع آمریکا برای گره نزدن همه اهداف خود با منافع رژیم صهیونیستی است.به نظر می رسد اسرائیل دیپلماسی همزمان فشار بر همه کشورهای مرتبط با مساله هسته ای ایران را در پیش گرفته است. بناست ایران با 1+5 به تفاهمی بر اساس راهبردی برسد که این راهبرد مبتنی بر تعامل بجای تقابل و نتیجه برد - برد است. نتانیاهو در تلاش است که این تفاهم به سرانجام نرسد به همین دلیل با باراک اوباما، کامرون، اولاند مذاکره می کند .پیش از آن هم که به روسیه سفر کرده بود و با چین نیز مذاکراتی داشته است. رژیم صهیونیستی تمامی فشار دیپلماتیک خود را وارد می کند تا آنها به گونه ای با ایران مذاکره کنند که نتیجه آن تفاهم برای حل مساله نباشد. به تعبیر بهتر شرایطی را مطرح کنند که تهران با توجه به سوابق و غرور ملی که دارد آن شرایط را نپذیرفته و بازهم مذاکره به نتیجه نرسد و با ناکامی روبرو شود.
تلاش های رژیم صهیونیستی دراین مسیر و اینکه خود نتانیاهو هم برای به نتیجه نرساندن این مذکرات دست به کار شده، نشان دهنده عجز اسرائیل است. بنابراین نباید تصور کنیم که اسرائیل از امریکا ناامید شده و لذا به سراغ فرانسه و انگلیس رفته است .آنها به موازات امریکا با کشورهای اروپایی هم لابی می کنند.
به نظر می رسد در شرایط کنونی دو موضوع حل و فصل پرونده هسته ای و بهبود روابط با آمریکا به نوعی به هم مرتبط شده و به هر میزانی که ایران در مساله هسته ای پیشرفت داشته باشد راه برقراری رابطه با امریکا هموارتر خواهد شد. اگر ایران از کانال های مرتبط و با دیپلماسی پنهان ( به معنای برقراری رابطه به شکل پنهان نیست بلکه به معنای آن است که به گونه ای عمل شود که اسرائیل نتواند سنگ اندازی کند) به سمت حل مشکلات با امریکا گام بردارد، کمک خواهد کرد تا مشکل پرونده هسته ای با سهولت بیشتری حل شود. بنابراین این دو مساله به یکدیگر مرتبط است . توجه داشته باشیم که چه بخواهیم و یا قبول نداشته باشیم در شرایط فعلی، نقش اصلی در حل مساله هسته ای را امریکا ایفا می کند هر چند متحدان ایران ( چین و روسیه ) از توان جلوگیری از اجماع و اقدام علیه ایران برخوردارند ولی به تنهایی نمی توانند رافع مشکل ما در این پرونده باشند.
معاون وزیر خارجه ایران آقای عراقچی تاکید کرده است که حق غنی سازی خط قرمز ایران است و "اجازه نخواهیم داد که خود غنی سازی یک روز هم تعلیق شود" و "موافقت نخواهیم کرد که حتی یک گرم از مواد ما از کشور خارج شود." با توجه به آنچه که خط قرمز اعلام شده، به نظر شما ایران برای رسیدن به نتیجه مثبت در مذاکرات از کدام یک از مطالبات خود کوتاه خواهد آمد؟
مذاکره روش رسیدن به تفاهم و حل مساله است. زمانی که پذیرفته شد مذاکره یک روش است و در آن بسیاری از مسائل مطرح خواهد شد و این امر بدان معنا نیست که لزوما هر یک از طرفین باید همه آنچه که طرح می شود را بپذیرند. در این پازلی که یک سوی آن ایران و سوی دیگرش 1+5 است همه مسائل بر روی میز مذاکره است و این قدرت چانه زنی ایران را نشان خواهد داد که به چه مواردی دست پیدا خواهیم کرد و از کدام یک باید دست کشید. اگر از سوی ایران مساله ای به عنوان خط قرمز مطرح می شود، از سوی طرف مذاکره هم ممکن است مسائلی به عنوان خط قرمز مطرح شود. بنابراین نمی توان پیش از مذاکره صحبت از مسائل قطعی کرد.
مهم آن است که ایران روش 8 سال گذشته که روش تقابل بوده را کنار گذاشته و 1+5 نیز پذیرفته است که این مسیر را تنها از راه تعامل طی کند. نکته دیگر آن است که هر دو طرف مذاکره مبتنی بر برد- برد را پذیرفته اند. بنابراین مساله پرونده هسته ای ایران از مسیر وقت کشی و مباحثه به جای مذاکره تغییر روش داده و در پی آن است که در زمان معینی که آقای روحانی و ظریف اعلام کردند این پرونده به نتیجه برسد. اینکه ایران در مذاکرات در خصوص فوردو، میزان غنی سازی و ... چه خواهد گفت بستگی به شرایط طرف مقابل دارد و تمامی این مسائل در طول مذاکره تعیین خواهد شد. به نظر می رسد آنچه که آقای عراقچی گفته است به این دلیل بوده تا بتواند قدرت چانه زنی ایران را بالا ببرد.
روشن است اگر 1+5 در صدد باشند که همانند حرف های آلماتی را تکرار کنند،مذاکرات شکست خواهد خورد.من هم فکر نمی کنم آنان با این رویکرد به مذاکرات آمده باشند . امروز صحبت از تعلیق همانند آنچه که در آلماتی مطرح بوده، نیست و در خصوص فردو نیز صحبتی نشده است و تنها در مورد انتقال اورانیوم مسائلی گفته شده که آن هم انتقال تمامی ذخایر اورانیوم نبوده بلکه بخشی از آن مورد نظر است .ایران مقداری از ذخایر 20 درصد خود را تبدیل به میله های سوخت کرده و ظرفیت به حدود 185 کیلوگرم رسیده که این میزانی نیست که غرب احساس خطر کند. بنابراین تمامی این روند قابل مذاکره است و اجازه ندهیم تا رسانه ها جو خاصی را پدید آورند و تمامی مسائل پای میز مذاکره طرح و حل شود.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
92/7/23
6:58 ع
رئیس جمهوری آمریکا در موسسه خیریه ای در شهر واشنگتن که کار ارائه خدمات به بی خانمان ها و کم درآمدها را بر عهده دارد حضور پیدا کرد.
به گزارش نامه به نقل از روزنامه هافینگتن پست، در حالی که تعطیلی دولت آمریکا وارد چهاردهمین روز خود می شود، «باراک اوباما» روز دوشنبه چند ساعت به یکی از موسسه های خیریه این کشور سر زد.
وی در این موسسه به همراه کارکنان به درست کردن ساندویچ پرداخت.
این در حالی است که نشست روز دوشنبه دولت و کنگره آمریکا برای پیدا کردن راهی برای برون رفت از بحران بودجه این کشور بی نتیجه پایان یافت و به وقت دیگری موکول شد.
در اثر تعطیلی دولت فدرال آمریکا 800 هزار کارمند دولت به مرخصی بدون حقوق رفتند.
92/7/23
6:47 ع
دیپلماسی ایرانی: از امروز دور دیگری از مذاکرات هسته ای بین ایران در یک سو و آمریکا و متحدان اش در سوی دیگر، برگزار شده است. امیدواری ها نسبت به این دور از مذاکرات بیشتر است، چرا که اخیرا حسن روحانی میانه رو به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شده و می گوید برای توافق هسته ای و بهبود روابط با جامعه بین المللی آمادگی دارد.
به گزارش المانیتور، یکی از مبناهای متصور برای رویکرد آمریکا در این مذاکرات این است که ایالات متحده زمان ندارد و ایرانی ها دارند. در نتیجه آمریکا نمی تواند اجازه دهد مذاکرات به ورطه وقت کشی وارد شود و باید سرعت تصمیم گیری ها را افزایش دهد. نظریه پردازان این دیدگاه در توجیه نگاه خود می گویند: ایران بیش از اینکه به دنبال لغو تحریم ها باشد ، برای پیشبرد اهداف هسته ای اش تلاش می کند و بنابراین برای به نتیجه رساندن مذاکرات عجله ای ندارد. در مقابل این آمریکا و متحدان اش هستند که با گذر زمان، زمینه را برای پیشرفت هر چه بیشتر برنامه های هسته ای ایران فراهم می کنند.
این یک تصور باطل نیست ، چرا که در گذشته دلایل خوبی وجود داشت که نشان دهد این نظریه درست است. اما باتوجه به داشته های امروزمان، باید به اشتباه بودن این نظریه پی ببریم. در واقع وقت برای روحانی تنگ است، نه برای آمریکا.
بدون تردید روحانی به دنبال تغییر موقعیت ایران چه در داخل و چه در خارج است. او دست کم توافقی را می خواهد که در مقابل مصالحه بر سر غنی سازی، به لغو تحریم ها منجر شود. اما میل واقعی روحانی این است که بیش از این ها پیش برود.
از سوی دیگر اینکه روحانی را گرگی در لباس میش بخوانیم، رویکرد کارآمدی نیست. اکنون زمان توصیف طرف مقابل و گمانه زنی در مورد شخصیت ها نیست. آنچه واضح است، تمایل رئیس جمهور جدید ایران به ایجاد تغییر است. تغییراتی که در حال حاضر در حال پرداخت بهای آن در داخل کشور است. تندروها این روزها روحانی و توافق احتمالی اش را با غرب نشانه گرفته اند. اما روحانی می داند که این توافق چقدر برای او اهمیت دارد. او بارها در محافل عمومی بر این نکته تاکید داشته است که می خواهد هر چه سریعتر به مجادله هسته ای پایان دهد و بازه زمانی سه تا شش ماهه را به تصویر کشیده است.
به بیان دیگر روحانی می خواهد به عنوان نخستین حرکت سیاسی بزرگ خود، ایران را از بن بست هسته ای بیرون بکشد. با این حال برخی سیاستمداران به وی توصیه می کنند پیش از دست زدن به یک قمار بزرگ در سیاست خارجی، به دغدغه ها و مشکلات کوچکتر داخلی سر و سامان دهد تا حمایت مردمی از او افزایش یابد.
علاوه بر این مساله هسته ای، مشکلی در سیاست خارجی ایران است که در یک دهه گذشته دشواری های زیادی را فراهم آورده و حل آن تا کنون غیر ممکن بوده است. توافق هسته ای با غرب باید به نحوی باشد که سطوح بالای حاکمیت در ایران را راضی کند و درعین حال انتقاد تندروها را به همراه نداشته باشد. از سوی دیگر روحانی باید در معامله با غرب حقوق هسته ای جمهوری اسلامی را حفظ کند. از سوی دیگر این اگر روحانی خیلی زود به مصالحه ای با جامعه بین المللی دست نیابد، شکستی بزرگ را در کارنامه خود رقم می زند.
سال ها پیش دغدغه غرب در مورد برنامه های هسته ای ایران این بود که جمهوری اسلامی به تکنولوژی غنی سازی دست یابد و بتواند در بازه زمانی کوتاه مواد مورد نیاز برای ساخت سلاح هسته ای را تولید کند. اما اکنون ایران تکنولوژی هسته ای را در اختیار دارد و تاکید می کند غرب نیز باید این حق را برای ایران به رسمیت بشناسد. با این وجود هنوز مدرکی وجود ندارد که ایران از غنی سازی برای اهداف نظامی استفاده کرده باشد.
این نشانه مهمی است. چرا که ثابت می کند دست کم در پنج سالی که ایران عملیات غنی سازی انجام می دهد، سلاحی ساخته نشده است. این در حالی است که مقامات اسرائیلی ادعا می کنند ، ایران به محض اینکه بتواند، سلاح هسته ای می سازد.
به نظر می رسد چهار دلیل برای هسته ای نشدن ایران باوجود دستیابی به تکنولوژی غنی سازی، وجود دارد. تهدید به اقدام نظامی از جانب آمریکا، یا اسرائیل یا هر دو آنها، تشدید حملات سایبری علیه زیرساخت هسته ای ایران، دستیابی سعودی ها به سلاح هسته ای و از همه مهمتر نگرانی از ملحق شدن چین و هند به روند اعمال تحریم های غرب علیه ایران. چرا که هم اکنون نیز این دو کشور با اکراه و به صورت محدود به تحریم های آمریکا و متحدان اش علیه ایران همراهی می کنند.
می توان گفت که اکنون آمریکا و متحدان اش در موضع بهتری برای معامله با ایران قرار دارند. البته غرب هنوز به طور روشن نمی داند که در نهایت روحانی می تواند یا می خواهد به توافق هسته ای برسد یا خیر. به هر ترتیب اکنون فرصتی برای دستیابی به راه حل مسالمت آمیز بر سر مساله هسته ای ایران فراهم شده است. اکنون ایران در موقعیتی است که باید هر چه سریعتر راهی برای حل مساله هسته ای اش با جامعه بین المللی پیدا کند و باید از این فرصت بهره برد.
نویسنده: کنث پولک، تحلیلگر موسسه بروکینگز و نویسنده کتاب «ایران، بمب و استراتژی آمریکا»
تحریریه دیپلماسی ایرانی /