دیپلماسی ایرانی: تلاویو باز هم نگران واشنگتن و تهران است. جان کری وزیر امور خارجه آمریکا، روز یکشنبه با اشاره به باز بودن پنجره دیپلماسی در قبال ایران گفته است که توافق نکردن با ایران، بهتر از یک مصالحه ضعیف و ناکافی با این کشور است.در حالی که در پی حل مسالمت آمیز مساله برنامه هسته ای ایران هستیم، باید حرف ها با اقدامات منطبق باشد. وی تاکید کرده است که در هر توافقی با ایران مساله امنیت اسرائیل را مد نظر خواهند داشت. معاون وزیر امور خارجه ایران، عراقچی نیز تصریح کرده است ما در مورد حجم، سطح، و روش های غنی سازی گفت وگو خواهیم کرد اما حمل مواد (غنی شده) به خارج برای ایران جزو خطوط قرمز است. پیش از مذاکرات امروز اظهارنظرهای گوناگونی شده است و تحلیلگران با توجه به تغییراتی که در ایران اتفاق افتاده و رویکرد جدید دولت برای حل مساله پرونده هسته ای ایران و نگاه خوشبینانه غرب به طرح ایران بر این باورند که مذاکرات در ژنو راهی متفاوت با آلماتی را طی خواهد کرد. در این خصوص با جاوید قربان اوغلی، تحلیل گر مسائل بین الملل گفتگویی داشتیم که در زیر می خوانید :
جان کری گفته است در هر توافقی با ایران ما مساله امنیت اسرائیل را مد نظر خواهیم داشت. به نظر می رسد که مساله اسرائیل به یک چالش در روابط ایران و امریکا تبدیل شده است. این چالش بناست چگونه حل شود؟
اسرائیل در حوزه امنیت ملی امریکایی هاست و این مساله برنامه دیروز یا امروز نیست و از دیرزمان این موضوع وجود داشته است و حتی خاص هیچ کدام از احزاب دوگانه جمهوری خواه و یا دموکرات ها هم نیست. پیوندهای استراتژیک رژیم صهیونیستی با امریکا ، نفوذ بسیار گسترده آنها در درون حاکمیت امریکا و تعهد واشنگتن فارغ از حزبی که در کاخ سفید است تعهد انکار ناپذیر امریکا نسبت به امنیت اسرائیل و حفظ موجودیت آن است. در نتیجه چنین چالشی تنها این روزها مطرح نشده و ایران نیز نباید به دنبال آن باشد تا با دیپلماسی در هر سطحی اسرائیل را از روابط احتمالی ایران و امریکا حذف کند.
به نظر من ایران هم باید به موازات آنها منافع خود را در رابطه با امریکا تعریف کرده و بر اساس منافع مترتب بر کشورمان، دیپلماسی متناسب با آن را تنظیم کند. باید آگاه باشیم تا زمانی که ایران این موضع و دیدگاه خود را در رابطه با رژیم صهیونیستی دارد، آنها هم از نفوذ خود در مانع تراشی برای شکل گیری نه تنها در روابط تهران واشنگتن بلکه در جاهای دیگر جهان استفاده می کنند. به یقین اسرائیل خشنود نخواهد شد که ایران از طریق دیپلماسی تعامل سازنده بتواند از فشارهای بین المللی رها شود و نهایت تلاش خود را برای برهم زدن آن می کند. بنابراین بازی در این پازل، به هنر و توانمندی دیپلماسی و دیپلمات هایمان و در مرحله بعد به شرایط منطقه وابسته است. در طول 35 سال گذشته ایران و با وجود تنش در روابط تهران – واشنگتن در هر زمانی و در هر جایی که ایران اهرم های قدرت را دارا بود، امریکا هم سعی کرده تا با استفاده از نفوذ ایران مشکلات خود را حل کند. به عنوان مثال در مساله گروگان ها به سراغ ایران آمدند چرا که می دانستند که ایران می تواند این مشکل را حل کند، در مساله عراق هم باز ایران رافع برخی از مشکلات امریکا شد به این دلیل که بر این مساله واقف بودند که ایران می تواند خطرات حضور امریکا را کاهش داده و مشکلات امریکا در عراق را حل کند. مهم این است که ایران بتواند زمینه هایی را فراهم کند که امریکایی ها احساس نیاز به همکاری و رابطه با ایران کنند. در مساله هسته ای جدای از آنکه موافق یا مخالف برنامه هسته ای ایران هستند، به این نتیجه رسیدند که باید با ایران مذاکره کنند و اگر این مساله را رها کنند ممکن است ایران به مرحله ای برسد که دیگر نتوانند آن را مهار کنند.
دلیل مخالفت اسرائیلی ها و فریادهای خشمگینانه نتانیاهو این است که آنها از این نگران و هراسانند که عادی سازی روابط ایران و امریکا راهی باشد برای حل پرونده هسته ای ایران از طرق دیپلماتیک. آنها بر این باورند که تمامی تلاش خود را کرده اند تا ایران منزوی شود و امریکایی ها حتی در مرحله اقناع آمریکا به راه حل نظامی بودند، اما هوشمندی ایرانیان و انتخابات اخیر و رویکرد جدید دولت سبب شده است تا گزینه نظامی کمرنگ تر و گزینه دیپلماسی و مذاکره برای برون رفت از این بحران برجسته تر شود.
در نهایت باید تاکید کرد که ما نمی توانیم عنصری به نام اسرائیل را از امریکا و در روابط آن نه تنها با ایران بلکه با هر کشور دیگری حذف کنیم باید با درک این مسئله راهبرد های روابط خارجی خود را پیش بریم.همین که اسراییل و نخست وزیر آن اینگونه فریاد می کشد نمایانگر درستی راهی که در پیش گرفته ایم و پیروزی ما در عرصه نبرد دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی است.
نتانیاهو با مقامات اروپایی و به ویژه با فرانسه هم عقیده است، آیا ممکن است از کشوری همچون فرانسه برای همراهی علیه ایران درخواستی کرده باشد؟ آیا این روند نشان دهنده آن است که از امریکا ناامید شده است؟
خیر .در باره استحکام روابط آمریکا و اسراییل نباید تردید کرد.مهم توان ما در اقناع آمریکا برای گره نزدن همه اهداف خود با منافع رژیم صهیونیستی است.به نظر می رسد اسرائیل دیپلماسی همزمان فشار بر همه کشورهای مرتبط با مساله هسته ای ایران را در پیش گرفته است. بناست ایران با 1+5 به تفاهمی بر اساس راهبردی برسد که این راهبرد مبتنی بر تعامل بجای تقابل و نتیجه برد - برد است. نتانیاهو در تلاش است که این تفاهم به سرانجام نرسد به همین دلیل با باراک اوباما، کامرون، اولاند مذاکره می کند .پیش از آن هم که به روسیه سفر کرده بود و با چین نیز مذاکراتی داشته است. رژیم صهیونیستی تمامی فشار دیپلماتیک خود را وارد می کند تا آنها به گونه ای با ایران مذاکره کنند که نتیجه آن تفاهم برای حل مساله نباشد. به تعبیر بهتر شرایطی را مطرح کنند که تهران با توجه به سوابق و غرور ملی که دارد آن شرایط را نپذیرفته و بازهم مذاکره به نتیجه نرسد و با ناکامی روبرو شود.
تلاش های رژیم صهیونیستی دراین مسیر و اینکه خود نتانیاهو هم برای به نتیجه نرساندن این مذکرات دست به کار شده، نشان دهنده عجز اسرائیل است. بنابراین نباید تصور کنیم که اسرائیل از امریکا ناامید شده و لذا به سراغ فرانسه و انگلیس رفته است .آنها به موازات امریکا با کشورهای اروپایی هم لابی می کنند.
به نظر می رسد در شرایط کنونی دو موضوع حل و فصل پرونده هسته ای و بهبود روابط با آمریکا به نوعی به هم مرتبط شده و به هر میزانی که ایران در مساله هسته ای پیشرفت داشته باشد راه برقراری رابطه با امریکا هموارتر خواهد شد. اگر ایران از کانال های مرتبط و با دیپلماسی پنهان ( به معنای برقراری رابطه به شکل پنهان نیست بلکه به معنای آن است که به گونه ای عمل شود که اسرائیل نتواند سنگ اندازی کند) به سمت حل مشکلات با امریکا گام بردارد، کمک خواهد کرد تا مشکل پرونده هسته ای با سهولت بیشتری حل شود. بنابراین این دو مساله به یکدیگر مرتبط است . توجه داشته باشیم که چه بخواهیم و یا قبول نداشته باشیم در شرایط فعلی، نقش اصلی در حل مساله هسته ای را امریکا ایفا می کند هر چند متحدان ایران ( چین و روسیه ) از توان جلوگیری از اجماع و اقدام علیه ایران برخوردارند ولی به تنهایی نمی توانند رافع مشکل ما در این پرونده باشند.
در نهایت باید تاکید کرد که ما نمی توانیم عنصری به نام اسرائیل را از امریکا و در روابط آن نه تنها با ایران بلکه با هر کشور دیگری حذف کنیم بلکه باید با درک این مسئله راهبرد های روابط خارجی خود را پیش بریم
معاون وزیر خارجه ایران آقای عراقچی تاکید کرده است که حق غنی سازی خط قرمز ایران است و "اجازه نخواهیم داد که خود غنی سازی یک روز هم تعلیق شود" و "موافقت نخواهیم کرد که حتی یک گرم از مواد ما از کشور خارج شود." با توجه به آنچه که خط قرمز اعلام شده، به نظر شما ایران برای رسیدن به نتیجه مثبت در مذاکرات از کدام یک از مطالبات خود کوتاه خواهد آمد؟
مذاکره روش رسیدن به تفاهم و حل مساله است. زمانی که پذیرفته شد مذاکره یک روش است و در آن بسیاری از مسائل مطرح خواهد شد و این امر بدان معنا نیست که لزوما هر یک از طرفین باید همه آنچه که طرح می شود را بپذیرند. در این پازلی که یک سوی آن ایران و سوی دیگرش 1+5 است همه مسائل بر روی میز مذاکره است و این قدرت چانه زنی ایران را نشان خواهد داد که به چه مواردی دست پیدا خواهیم کرد و از کدام یک باید دست کشید. اگر از سوی ایران مساله ای به عنوان خط قرمز مطرح می شود، از سوی طرف مذاکره هم ممکن است مسائلی به عنوان خط قرمز مطرح شود. بنابراین نمی توان پیش از مذاکره صحبت از مسائل قطعی کرد.
مهم آن است که ایران روش 8 سال گذشته که روش تقابل بوده را کنار گذاشته و 1+5 نیز پذیرفته است که این مسیر را تنها از راه تعامل طی کند. نکته دیگر آن است که هر دو طرف مذاکره مبتنی بر برد- برد را پذیرفته اند. بنابراین مساله پرونده هسته ای ایران از مسیر وقت کشی و مباحثه به جای مذاکره تغییر روش داده و در پی آن است که در زمان معینی که آقای روحانی و ظریف اعلام کردند این پرونده به نتیجه برسد. اینکه ایران در مذاکرات در خصوص فوردو، میزان غنی سازی و ... چه خواهد گفت بستگی به شرایط طرف مقابل دارد و تمامی این مسائل در طول مذاکره تعیین خواهد شد. به نظر می رسد آنچه که آقای عراقچی گفته است به این دلیل بوده تا بتواند قدرت چانه زنی ایران را بالا ببرد.
روشن است اگر 1+5 در صدد باشند که همانند حرف های آلماتی را تکرار کنند،مذاکرات شکست خواهد خورد.من هم فکر نمی کنم آنان با این رویکرد به مذاکرات آمده باشند . امروز صحبت از تعلیق همانند آنچه که در آلماتی مطرح بوده، نیست و در خصوص فردو نیز صحبتی نشده است و تنها در مورد انتقال اورانیوم مسائلی گفته شده که آن هم انتقال تمامی ذخایر اورانیوم نبوده بلکه بخشی از آن مورد نظر است .ایران مقداری از ذخایر 20 درصد خود را تبدیل به میله های سوخت کرده و ظرفیت به حدود 185 کیلوگرم رسیده که این میزانی نیست که غرب احساس خطر کند. بنابراین تمامی این روند قابل مذاکره است و اجازه ندهیم تا رسانه ها جو خاصی را پدید آورند و تمامی مسائل پای میز مذاکره طرح و حل شود.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14