
92/4/10
9:16 ع
روزنامه کیهان در سرمقاله خود به قلم حسین شریعتمداری که اولین انتقاد به حسن روحانی پس از انتخاب وی به ریاست جمهوری به حساب می آید نوشت:
* انتظار آن بود که آقای روحانی حساب خود را از سران و عوامل فتنه آمریکایی-اسرائیلی 88 جدا کند و این انتظار در اعلام مواضع ایشان بعد از انتخاب به ریاستجمهوری اسلامی ایران به وضوح دیده میشود، ولی تشکر رئیسجمهور منتخب از آقای خاتمی با توجه به نقش ویرانگری که وی در فتنه 88 داشته است، به این نگرانی دامن میزند که مبادا دکتر روحانی از خطری که سران و عوامل فتنه 88 میتوانند برای دولت ایشان پدید آورند، غفلت کند. آقای خاتمی در فتنه یاد شده از طرح مشترک کودتای مخملی مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس پیروی کرد و در مقابل دهها جنایت آشکار فتنهگران نظیر اهانت به ساحت مقدس عاشورا، شعار به نفع آمریکا و اسرائیل، پاره کردن تصویر مبارک حضرت امام(ره)، ایجاد بلوا و آشوب در کشور، دمیدن در ادعای دروغ تقلب در انتخابات و... نهفقط سکوت کرده بود بلکه اقدامی حمایتگرانه داشت. بنابراین حتی تصور پیوند احتمالی آقای خاتمی با رئیس جمهور منتخب میتواند، بدبینی مردمی را در پی داشته باشد که در حماسه چند ده میلیونی 9 دی، نفرت و انزجار خود را از فتنهگران فریاد زدهاند.
* اصحاب فتنه از همخوانی مواضع رئیس جمهور منتخب با جبهه اصلاحات به طور کامل قطع امید کردهاند ولی از سوی دیگر، برای آنها القای این توهم که در سبد رأی روحانی سهم عمدهای داشتهاند ضرورتی حیاتی دارد. از این روی تمام توان خود را به کار گرفتهاند که حداقل دو یا سه تن از اعضای شناسنامهدار و شناخته شده جبهه اصلاحات را در پستهای کلیدی کابینه آقای روحانی جای دهند و بیشتر از همه به جایگاه معاون اولی رئیس جمهور منتخب چشم دوختهاند. چرا؟! ...اصحاب فتنه میدانند که روحانی با فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 سر همراهی و پیوند ندارد، بنابراین هرگز حاضر نخواهد بود در کابینه خود کسانی را بپذیرد که داغ ننگ حضور در فتنه 88 را بر پیشانی دارند و دقیقا به همین علت کسانی را پیشنهاد میکنند که از یکسو به عنوان یکی از اعضای شناسنامهدار جبهه اصلاحات شناخته شده باشند و از سوی دیگر، سابقهای از حضور در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 نداشته باشند. آنچه تاکنون از شواهد و قرائن موجود برمیآید، این که جبهه اصلاحات آقای دکتر عارف را برای این منظور نشان کرده است. دکتر عارف شخصیتی متین و قابل قبول دارد و به دلسوزی برای اسلام و نظام شناخته میشود، اگرچه به نظر میرسد که هنوز به ابعاد جنایت بزرگی که اصحاب فتنه مرتکب شدهاند آنگونه که انتظار میرفت و میرود، پینبرده است. بنابراین در صورتی که آقای روحانی قصد استفاده از ایشان و یا هر یک از اعضای شناخته شده جبهه اصلاحات را داشته باشند، لازم است به این نکته توجه کنند که افراد مورد نظر اولا؛ سابقه حضور در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 و یا دفاع و حمایت از فتنهگران را نداشته باشند و ثانیا؛ از آنجا که هنوز مدعیان اصلاحات مرزبندی مشخص و تعریف شدهای با اصحاب فتنه نکردهاند، حضور آنها در کابینه میتواند به مفهوم حضور فتنهگران تلقی شود، بنابراین در صورت تصمیم آقای روحانی به استفاده از آنها در ترکیب کابینه خود، لازم است از آنان بخواهد به گونهای آشکار و علنی- و نه درگوشی و خصوصی- از فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 اعلام برائت کنند. بدیهی است که اعلام برائت از مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس و حامیان داخلی آنها نه فقط نباید دشوار باشد! که نیست، بلکه باعث افتخار نیز هست.
92/3/30
9:1 ع
![]() |
92/2/24
5:8 ع
کیهان در سرمقاله خود با عنوان «تردیدهای هاشمی از کجاست؟» نوشت:
· هاشمی برخلاف آنچه در اظهاراتش گفت که باید ببیند نظر رهبری چیست، نظر کلی رهبر انقلاب را میدانست. او همچنین میدانست که رهبر معظم انقلاب به هر یک از نامزدها که با ایشان ملاقات کردهاند مانند همیشه فرمودهاند «من نه میگویم بیایید و نه میگویم نیایید. من تکلیف نمیکنم.» بنابراین او میدانست که نه نیامدنش قابل انتساب به رهبری است و نه آمدنش.
· تردید اصلی هاشمی که همچنان نتوانسته بر آن غلبه کند، موضع مدعیان حمایت است؛ طیفهایی که در انتخابات سال 76 از حمایت ویژه هاشمی (مانند ترغیب پنهان کارگزاران به حمایت از خاتمی و القای تقلب به نفع ناطق نوری در نمازجمعه) برخوردار شده بودند، اما درکمتر از 2 سال تسویه حساب بسیار زشتی با او- به خاطر دشمنیهای دهه اول انقلابشان با هاشمی که تا سالهای 73 و72 ادامه یافت- انجام دادند. احتمال پیروزی هاشمی، اول دردسرهای او با این جماعت است و ناکامی محتملتر او، دردسری مشابه.
· هاشمی نه تنها از اصلاحطلبان و عقبه اپوزیسیونی آنها خاطرجمع نیست، بلکه حتی از فائزه و مهدی هاشمی نیز در درون خانواده اطمینان خاطر ندارد. محبت پدر و فرزندی و تاثر از بازداشت آنان به جای خود! اما این تعبیر هم از فائزه هاشمی است که 20 فروردین 92 از «دوستان بهایی و سازمان مجاهدین [منافقین] و لائیک خود در زندان» خبر داده و گفت «بابا گلههای طرف مقابل را منتقل کرد که چرا به مجاهدین، منافقین نمیگویم یا چرا روابط خوبی مثلا با مجاهدین [سازمان تروریستی منافقین] و بهاییها دارم.» همین مضمون در فایلهای صوتی منتشره از مهدی هاشمی با مضمون تلاش برای ایجاد تقابل میان پدر و جمهوری اسلامی و «ایستادن مقابل نظام» به تصریح به چشم میخورد؛ مسئلهای که به معنای سر شاخه نشستن و بن بریدن است. هاشمی پیش از آن که در اندیشه 50 درصد رای منفی باشد، به شهادت فائزه هاشمی مجبور است میان خرد و سابقه مبارزات انقلابی خود یا عواطف و هیجانات سیاسی و خانوادگی دست به انتخابی سخت بزند.
· چه هاشمی در انتخابات باشد یا نباشد- که بودن وی بنابر برخی استدلالها مطلوبتر است!- اما مهم این است که دشمنان اصلی انقلاب از رفتار امثال هاشمی و احمدینژاد برای خدشه در حماسه ملی استفاده نکنند. از نجابت ملت صبور ایران باید حذر کرد و از تجارب گذشته عبرت آموخت؛ هرچند که ما اکثرالعبر و اقلالاعتبار.