برای بسیاری این پرسش مطرح است که چگونه روحانی که در اوایل هفته گذشته چیزی بین 10 تا 12 درصد آرای نظرسنجی ها را داشت، تنها در عرض 3 روز آرایش در جامعه 5 برابر شد و به برنده انتخابات تبدیل گشت؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

با اعلام نتایج انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری، پیروزی حجت الاسلام حسن روحانی روشن شد و بسیاری از تحلیلگران سیاسی و حتی هواداران روحانی را شگفت زده کرد.
به گزارش سرویس سیاسی انتخاب، برای بسیاری این پرسش مطرح است که چگونه روحانی که در اوایل هفته گذشته چیزی بین 10 تا 12 درصد آرای نظرسنجی ها را داشت، تنها در عرض 3 روز آرایش در جامعه 5 برابر شد و به برنده انتخابات تبدیل گشت؟
واقعیت آن است که چند اتفاق مهم در این زمینه دست به دست هم دادند تا این پیروزی بزرگ را عاید روحانی و تحولگرایان کردند که در صدر آن ماجرای ثبت نام ایثارگرانه آیت الله هاشمی رفسنجانی و همچنین واکنش صبورانه و مدبرانه وی به رد صلاحیت تعجب برانگیزش بود و در کنار آن تدبیر خاتمی و هاشمی برای حمایت از روحانی و کناره گیری عارف بود که باعث شد بسیاری از مردمی که قصد حضور پای صندوق را نداشتند، به عقلانیت بزرگان خود اعتماد کنند و وارد صحنه شوند.
می توان گفت اگر موج دعوت از خاتمی و هاشمی به عنوان گزینه های حداکثری برای حضور در عرصه شکل نمی گرفت و ثبت نام دقیقه نودی آیت الله هاشمی موجی از امیدواری را برای حل مشکلات به کل جامعه تزریق نمی کرد، پایه این اتفاق نظر و امید به آینده شکل نمی گرفت. البته واکنش عاقلانه و همراه با صبر هاشمی با رد صلاحیت خود، بغض هایی را در سینه ها برد، اما با خط دهی پیر عرصه سیاست ایران، این بغض ها به امید تبدیل شد و هاشمی همان گونه که در ثبت نام از آبروی خود مایه گذاشت، برای پیروزی روحانی نیز از آبروی خود خرج کرد تا بدنه بزرگ جامعه سرخورده و نگران از آینده را به سیلی فعال برای تحول در کشور تبدیل نماید.
در این شرایط سید محمد خاتمی نیز با تواضع بسیار، اتخاذ سیاستی آرام و مدبرانه و همچنین استفاده از خرد جمعی، زمینه ساز کناره گیری دکتر عارف شد و از روحانی حمایت کرد. اما قطعا اگر محمدرضا عارف با پذیرش توصیه مشاوران خاتمی کنار نمی رفت، چه بسا نیمی از رای دهندگان به روحانی، از آنجا که به پیروزی امیدوار نبودند، اساسا در انتخابات شرکت نمی کردند.
مجموعه اتفاقات ذکرشده در کنار تلاش پیگیر شمار زیادی از فعالان باعث شد بسیاری از مردمی که پس از اتافاقت سال های اخیر و همچنین رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی قصد قهر با صندوق های رای را داشتند، پا به عرصه گذارند و کار را به نفع تحول و اصلاح و اعتدال تمام کنند.
در این میان نارضایتی مردم از دولت احمدی نژاد و معضلات گسترده به وجود آمده برای آنها نیز نقش جدی داشت، اما مهم آن بود که مردم راهکاری قانونی و مدنی و در راستای اصلاحات در چارچوب نظام را با هدایت نخبگان سیاسی پی گرفتند و با رضایت دادن به گزینه ای که ایده ال کاملشان نبود، به پیروزی رسیدند.
شاید حضور سعید جلیلی در این انتخابات نیز در این انتخابات عاملی برای به صحنه آوردن مردمی بود که 8 سال احمدی نژاد را تحمل کرده بودند و نمی توانستند سایه چهره ای شبیه او را 4 سال دیگر در زندگی خود تحمل نمایند و در واقع "نه به جلیلی"، انگیزه بسیاری برای "آری به روحانی" شد.
در این شرایط، حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی که ذکاوت، هوشمندی و دیگر توانمندی های وی نیز در این پیروزی نقش جدی داشت، باید بداند او به عنوان یک نماد پیروز شده است: نماد اعتدال و اصلاح و تحول.
او اکنون بر آبروی هاشمی و خاتمی بالا رفته و این دو بزرگوار نیز چیزی برای خود نمی خواهند. اما مشکلات و دردسرهای روحانی تازه آغاز شده و آنچه او را همچون انتخابات پیروز کرد، بهره گیری از نخبگان و بزرگان و در راس آنها هاشمی و خاتمی است تا به مدد لطف الهی و یاری آنان، بتوان بخشی از "امید"هایی که مردم بسته اند را با "کلید تدبیر" محقق نمود