سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

92/3/30
9:1 ع

سخنگوی گروه یاری با ابراز تاسف از مواضع روزهای اخیر حسین شریعتمداری تاکید کرد که 24 خردادماه مردم به او و هم‌فکران او «نه»گفتند و او اینک به ملت ایران یک عذرخواهی بزرگ بدهکار است.

آقای‌شریعتمداری وقت بازنشستگی است

به گزارش پایگاه خبری سفیر، بهروز شجاعی اظهار داشت: روزنامه کیهان که در سال‌های اخیر تریبون افراطی‌ترین جریانات سیاسی شده بود و علی رغم سیاست اعلامی از سوی رهبر معظم انقلاب یعنی جذب حداکثری اقدام به دفع حداکثری می‌کرد، این روزها و بعد از کمای دو روزه بار دیگر راه اشتباه خود را در پیش گرفته است. در این چهار سال فضا به گونه‌ای بود که امکان نقد سیاست‌های مخرب کیهان و شخص آقای شریعتمداری فراهم نبوده است اما الحمدالله با پیروزی عقل بر بی‌تدبیری، لبخند بر خشم و اعتدال بر افراط، آرام آرام فضا برای نقد این رفتارها و سیاست‌ها در حال فراهم شدن است.

کاندیدای ائتلاف اصلاح‌طلبان در انتخابات شورای اسلامی تهران، تاکید کرد: « مردم آقای شریعتمداری را به عنوان نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان می‌شناسند و متاسفانه رفتارها و سخنان ایشان در سال‌های اخیر بزرگترین جفا به رهبرانقلاب بوده چرا که ایشان از این جایگاه سوء استفاده کرده و تفکرات غلط خود را از این جایگاه به مردم القا می‌کرده است.»

این کارشناس ارشد روابط بین الملل با اشاره به مواضع روزهای اخیر کیهان تصریح کرد:« انتخاب مردم در روز 24 خرداد مهر تائیدی بر بی‌پایه و اساس بودن بسیاری از تحلیل‌های آقای شریعتمداری در این چهار سال بود، ایشان در این چهار سال تلاش کرد که مردم را به خیر و شر تقسیم بندی کند، اصلاح‌طلبان و بخش قابل توجهی از مردم را یکسره فتنه‌گر و ضدنظام و رهبری بخواند و خود و دوستان خود را دایه مهر‌بان‌تر از مادر برای ملت معرفی کند، حال آنکه رای اکثریت مردم در 24 خرداد «نه» به رفتارها و سیاست‌های کیهان و کیهانیان بوده است.»

سخنگوی گروه یاری افزود:« امروز وقت عذرخواهی آقای شریعتمداری از ملت ایران و کسانی است که به غلط آنها را سران فتنه خوانده و بخش قابل توجهی از حماسه سیاسی رقم خورده مرهون تلاش‌ها و موضع‌گیری‌های همین شخصیت‌های دلسوز نظام است که ایشان آنها را سران فتنه خوانده و می‌خواند. پوچی تحلیل‌های کیهان و شخص آقای شریعتمداری مدت‌هاست به ملت ایران ثابت شده است و رای نامزد مورد حمایت کیهان و کیهانیان خود شاهدی بر این مدعاست، امروز وقت آن رسیده که آقای شریعتمداری قلم بر زمین گذاشته، اعلام بازنشستگی کند و مدتی را به تفکر و تعقل در راهی که در این سال‌ها رفته است بگذراند تا انشالله صراط مستقیم را پیدا کند و از جاده انحرافی بیرون بیاید.»

شجاعی خاطر نشان کرد:« رای مردم به دکتر حسن روحانی رای به اعتدال و عقلانیت بود و بدون شک اصلاح‌طلبان در پیروزی ایشان نقش غیرقابل انکاری داشتند و این موضوع را هر روستایی و شهری و پیر و جوانی می‌داند، منتها تفاوت اصلاح‌طلبان با برخی اصولگرایان این است که امروز دنبال سهم‌خواهی نیستند، امروز مهم‌ترین اولویت، آشتی ملی، وحدت ملی و بسیج همگانی برای آبادانی ایران اسلامی است و در این راه افراطیون جایی ندارند مگر اینکه مسیر اعتدال پیشه کنند و از اشتباهات گذشته درس بگیرند.»


92/3/30
8:55 ع

روزنامه جمهوری اسلامی در واکنش به اظهارات سردار اسماعیل کوثری نماینده اصولگرای مجلس که گفته بود: انتخاب حسن روحانی به هاشمی و خاتمی ربطی ندارد چون مردم به آنها اعتماد ندارند، نوشت: مردم به هاشمی اعتماد دارند. متن این مقاله به قلم ابراهیم افتخار را که در شماره امروز پنج شنبه چاپ شده را در زیر می‌خوانید:
«انتخاب روحانی ربطی به هاشمی و خاتمی ندارد. توصیه‌ام به آنهایی که سعی می‌کنند نقش هاشمی و خاتمی را پر رنگ کنند این است که مردم این اظهارات را قبول نمی‌کنند و بهتر است چنین رویکردی را ادامه ندهند، اصولاً باید گفت مردم دیگر به هاشمی و خاتمی اعتماد ندارند.»

این گفته‌ها توسط یکی از نمایندگان نظامی در مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با سایت عصر ایران منتشر شد و صرف نظر از تناقضات متعدد در آن، نوعی سرگیجه ناشی از شوک شکست در نتیجه انتخابات 24 خرداد در آن نیز مشهود بود. به گونه‌ای که با به هم بافتن آسمان و ریسمان به تحلیلی غیرواقعی توأم با عصبانیت از دست مردم و نتیجه‌ای که رقم زدند، روی آورده است. از این دست تحلیل‌ها، با کمال تأسف این روزها توسط برخی افراطیون در گفته‌ها و نوشته‌های برخی از نشریات و سایت‌های اینترنتی دیده می‌شود که متأسفانه ادامه همان راه افراطی گذشته است که کشور را در این هشت سال به اینجا رسانید.

اگرچه روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله سه‌شنبه خود با عنوان "توصیه‌ای به اصحاب افراط" پاسخ کلی به این گونه تحلیل‌ها داد. اما در این مقاله به عنوان مصداقی حیرت انگیز از این نوع تحلیل‌های انحرافی به بررسی یک نمونه از آن پرداخته شده است. یکی از تناقص‌های آشکار در این گفت و گوی نماینده مجلس این است که مردم به هاشمی اعتماد ندارند! حال سوال از این نماینده این است که اگر مردم به هاشمی اعتماد ندارند چرا با توصیه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به مردم برای رأی دادن به آقای روحانی، نه تنها از آرای ایشان کم نشد بلکه به شکل شگفت انگیزی در طی 3 روز مانده به روز رأی گیری همه پیش‌بینی‌ها و نظرسنجی‌ها به هم ریخت و رأی آقای دکتر روحانی از مجموع تمام نامزدهای حاضر در رقابت بالاتر رفت و در همان دور اول کار تمام شد؟

این نماینده نظامی علت اصلی رأی بالای آقای روحانی را در مرحله اول انتخابات تفاهم نداشتن اصولگرایان دانسته است و با تحلیلی عجیب و غیر واقعی بدنبال پوشاندن واقعیت‌های عملکرد نادرست اصول گرایان در هشت سال گذشته است و نمی‌تواند این تناقض آشکار در گفته‌هایش را پاسخ دهد که آیا مجموع آرای کاندیداهای اصول گرا، مستقل و باطله روی هم، بیشتر از آرای روحانی بوده است؟ که اگر مثلاً به‌زعم ایشان با هم تفاهم داشتند، آنها پیروز می‌شدند؟

موضوع دیگر اینکه اگر به فرض محال مردم به آقای هاشمی اعتماد نداشتند و از شما هم بخاطر عدم تفاهم ناراحت بودند باید به نامزدهای مستقلی که حمایت هاشمی را نداشتند رأی می‌دادند (آقایان رضایی و غرضی)، چرا این گونه نشد؟ شاید اگر انتخابات به دور دوم رفته بود، می‌توانستید تا حدودی روی تحلیل خود مانور دهید، اگرچه در آن شرایط هم باز این استدلال قابل قبول نبود چون شما، آقایان رضایی و غرضی را اصول گرا و از جبهه خودتان می‌دانید و آنها هم چنین ادعایی نکرده بودند و . خود را مستقل می دانستند.

آقایان! تحلیل‌های شما واقع گرایانه نیست و از روی عصبانیت است به همین دلیل نمی‌تواند حتی هوادارانتان را قانع کند. شما هنوز نخواسته اید واقعیت‌ها را بپذیریدو درصدد نگهداری و توجیه هواداران خود که دچار سؤال شده‌اند، هستید، بخصوص که در مصاحبه مطبوعاتی دکتر روحانی، ایشان با تأکید دوباره بر "اعتدال و تدبیر"، "استفاده از همه نیروهای قابل"، "داشتن کلید و نه داس برای درو کردن مدیران" و "رئیس جمهور همه ملت ایران بودن" بسیاری از افراطیون را خلع سلاح نمود و هوادارانی را که 8 سال در همه تریبون‌های رسمی و غیررسمی و صدا و سیما توجیه کرده بودید که غیر از خودتان، دیگران فتنه گر، ساکتین فتنه و ضدانقلاب و مرتبط با بیگانه و غیرخودی هستند، با انبوهی از سؤالات روبرو می‌بینید و شاهد ریزش آنها از دوروبر خود هستید.

این عزیزان در همین چند روز درحال فهمیدن حقایقی هستند که هشت سال از آنها مخفی کرده بودید و مصداق آن را در اولین مصاحبه مطبوعاتی دکتر روحانی رئیس‌جمهور منتخب شاهد بودیم که وقتی ایشان در پاسخ یکی از خبرنگاران اصلاح طلب گفت: من رئیس‌جمهور یک جناح نیستم، من رئیس‌جمهور همه ملت ایران هستم، مورد تشویق خبرنگاران اصول‌‌گرا و مستقل حاضر در سالن قرار گرفت.

آقایان، خود را اصلاح کنید، عصبانیت را کنار بگذارید، از روی انصاف و عقل توجیهات غیرمنطقی را دور بریزید، از فکر حذف افراد و شخصیت‌های بزرگ نظام دست بردارید، قیامت و سئوال و جواب یوم‌الحساب را باور کنید. انکار نقش آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و تأثیر ایشان و برخی دیگر بر پیروزی آقای روحانی همچون تلاش برای خاموش کردن خورشید است. بپذیرید آیت‌الله هاشمی رفسنجانی یک بار دیگر در بحرانی‌ترین شرایط کشور با درایت و تدبیر و از خودگذشتگی نجات بخش کشور شد و با صبر و تحمل و هوشیاری کشور را از شرایطی که هم ما و هم شما به آن واقفیم نجات داد و حماسه سیاسی مورد نظر رهبر معظم انقلاب را تحقق بخشید.

اگر مردم به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی اعتماد نداشتند دلیلی نداشت به قول خود ایشان در جلسه بررسی صلاحیت‌ها در شورای نگهبان با اصرار برخی افراد خاص، آقای هاشمی را به بهانه سن بالا! از میدان خارج کنند. قضایا و جریان‌هایی که طی سال‌های اخیر بر هاشمی گذشت، یکبار دیگر به خوبی درستی قضاوت حضرت امام رحمت‌الله علیه را اثبات کرد که چرا امام به اندازه‌ای به هاشمی اعتقاد و اعتماد داشت که درباره او گفت: "هاشمی زنده است، چون نهضت زنده است." همه به رهبر معظم انقلاب و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و دولت جدید کمک کنیدتا به فضل خدا اوضاع کشور سروسامان پیدا کند و دل‌ها به هم نزدیک شود و وقت مردم و کابینه آینده گرفته نشود.


92/3/30
8:49 ع

رسانه‌ها: محمد مهاجری سردبیر سایت اصولگرای خبرآنلاین نوشت: این روزها برخی رسانه ها و چهره های اصولگرا با اشاره به مواضع و خاستگاه سیاسی دکتر حسن روحانی - منتخب دوازدهمین دوره ریاست جمهوری - اصرار دارند که برنده انتخابات، اصلاح طلبان نیستند. در تشریح این موضوع چنین گفته می‌شود که: نامزد اصلاح طلبان، دکتر عارف بود و به دلیل اینکه در نظرسنجی ها جایگاه پایینی - کمتر از 10درصد- داشت وادار به کناره گیری شدو حسن روحانی که شعارش "اعتدال" و "نه اصلاح طلبی" بود رای آورد.

در این باره موارد زیر قابل توجه است:
1- اصولگرایان با3کاندیدای نهایی (ولایتی- قالیباف - جلیلی)وارد انتخابات شدند. مجموع آرای این 3 نامزد به 36درصد رسید. حتی اگر محسن رضایی را نیزعلیرغم تاکیدش بر مستقل بودن،اصولگرا بدانیم میزان رای اصولگرایان به 46درصد می‌رسد.
در آن سوی، هیچ چهره برجسته اصولگرا از حسن روحانی حمایت نکرده است. در عوض، سیدمحمد خاتمی که قریب به اتفاق اصلاح طلبان رای و نظرش را قبول دارند از روحانی حمایت کرد. هاشمی رفسنجانی نیز که امروز اکثر اصولگرایان وی را از خود نمی دانند به روحانی اقبال داشته و نتیجه حمایت این دو شخصیت سیاسی، پیروزی روحانی – با اندکی بیش از 50درصد – بود.
در مسابقه فوتبال، گرچه مثلا نتیجه 5بر4 یا یک بر صفر پیروزی درخشان به حساب نمی‌آید، اما برای حریف قطعا به معنای شکست است. در اینجا هم باید گفت اصولگرایان قطعا شکست خورده‌اند هر چند حریف‌شان پیروزی درخشان و پرگلی نداشته است.

2- دکتر حسن روحانی از ابتدا گفته بود چهره ای فراجناحی است. اگر ما اصولگرایان، چنین خصوصیتی را مثبت می‌دانستیم چرا پشت او نایستادیم تا امروز مجبور نباشیم به هر توجیهی متوسل شویم که اصلاح طلبان برنده نشده‌اند؟ اصلاح‌طلبان، با حساب دو دوتا چهار تا وارد انتخابات شدند و از کسی حمایت کردندکه اصولگرایان به او روی خوش نشان ندادند. امروز آنها اکثریتی دارند که حتی اگر شکننده تر باشد، قرص و محکمتر از وحدتی است که در میان ما اصولگرایان وجود دارد.

3-اصلاح طلبان در یک بازی که کمتر از یک ماه طول کشید، بازی 8ساله ما اصولگرایان را به هم ریختند. باز هم تکرار می‌کنم حتی اگر پیروزی آنها درخشان نبوده، توانسته اند اصولگرایان را مجبور به شکست کنند. اصولگرایان دو راه دارند: نخست پذیرش شکست و تلاش برای جبرانش. دوم: نپذیرفتن پیروزی رقیب و دل خوش داشتن به همه آنچه در 8سال گذشته کسب کرده‌اند.


92/3/30
8:44 ع

 نوع و شیوه تبلیغات صدا و سیمای جمهوری اسلامی در شناساندن داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری سال 92، متفاوت و متنوع بود و مردم توانستند در یک فضای آرام و مبتنی بر شعور و دانش خود، به پای مناظره‌های دسته جمعی داوطلبان بنشینند و از زبان داوطلبانی که بالاخره صلاحیت ایشان احراز شده است و هر یک پیشینه سیاسی و کارنامه اجرایی بلندی در جمهوری اسلامی دارد؛ واقعیات و حقایقی را دریافت کنند و در لابه لای سخنان و مباحث و برنامه ایشان، به نکات تازه‌ای برخورد کردند که می‌تواند چشم اندازهای نو و جدیدی را پیش رو و دیدگان مردم و بلندپایگان نظام بگشاید.

تازه‌ها و چشم‌اندازهای نو در انتخابات 92

* دکتر حسن دادخواه – دانشیار دانشگاه شهید چمران اهواز

در این یادداشت، نگارنده در قالب چند فراز، کوشش می‌کند تا از این تازه‌ها و چشم اندازهای نو، دستمایه‌ای برای طرح پاره‌ای از مسائل بنیادین سیاسی بسازد و آن را در معرض نقد و بررسی خوانندگان قرار دهد و امیدوار است که این مباحث، گفتمان جدیدی را در حرکت جامعه ایران به سوی ترقی و پیشرفت، شکل دهد.

فراز نخست: تمام داوطلبان، به رغم محدودیتی که در بیان وضع موجود کشور برای خود متصور بودند؛ لیست بلند و بالایی از رنج‌های نو و کهنه مردم ایران را برشمردند. رنج‌ها و مشکلاتی که برآمده از تحریم‌ها و یا بی برنامگی دولت است. بر این پایه کسی نمی تواند از این پس، این مشکلات و رنج‌ها را پنهان کند یا وجودشان را انکار کند و نظر هشت داوطلب را تماما کارشناسی و درست، نداند.

واقعیت این است تا زمانی که درک درستی از وجود رنج‌ها و گرفتاری‌ها و مشکلات کشور و مردم نداشته باشیم و قبول نکنیم که مشکلات و نواقصی در اداره کشور وجود دارد؛ از حل آنها ناتوان خواهیم بود. پنهان نگه داشتن مشکلات، نمی تواند ناکارآمدی سیاست‌ها و برنامه‌های ما را برای همیشه پنهان کند.

فراز دوم: وجود اختلاف در اخبار و اطلاعاتی که برخی از داوطلبان از مهم ترین مسائل کشور ارائه دادند؛ نشان دهنده وجود بحران و ناکارآمدی و از هم گسیختگی در مدیریت کلان کشور است و این را مردم آشکارا در سومین مناظره دریافتند. از این رو، شایسته است تا به جای رد این اختلاف و ناکارآمدی و تخطئه نظرات هشت داوطلب، به فکر چاره برآییم.

فراز سوم: بیان این نکته که حتی آنانی که به جمهوری اسلامی اعتقادی ندارند باید در انتخابات شرکت کنند؛ نشان دهنده پیدایش رویگرد میمون و تازه‌ای در دیدگاه بلند پایگان نظام است. اگر تاکنون از مردم می‌خواستیم که تنها برای استواری دین و پایداری انقلاب اسلامی و پشتیبانی از نظام و زدن مشت محکم بر دهان استکبار و یاوه گویان داخلی، در انتخابات شرکت کنند، در انتخاب 92، از مردم خواسته شد تا حتی اگر به اصل نظام جمهوری اسلامی اعتقاد ندارند، باید برای آبادانی کشور خویش در انتخابات شرکت کنند. طبعا اگر تعداد این افراد، انگشت شمار و ناچیز بود، نیازی به بیان این درخواست نبود. این درخواست حاکی از این است که تعداد قابل توجهی از مردم ایران فارغ از باور به اصل جمهوری اسلامی، به کشور خود عشق می‌ورزند و اکنون هم با رعایت قوانین، مشغول خدمت هستند و بر حکومت لازم است تا وجود و حقوق این افراد را به رسمیت بشناسد. به هر حال باید کوشش شود تا انتخابات از حالت رفراندم و همه پرسی شدن برای قبول یا رد نظام، خارج گردد و به جای آنکه فرصت دیگری برای بیعت چند باره با نظام باشد؛ فرصتی برای تغییر و اصلاح سیاست‌ها و برنامه‌ها شود.

فرار چهارم: تاکید مسئولان بر صیانت از آرای مردم و اطلاق اصطلاح حق الناس بر رای شهروندان، نشان دهنده پیدایش نگاه تازه به حقوق شهروندی در دیدگاه بلند پایگان نظام است.واقعیت این است که حق الناس به معنای پاسخگو بودن به مردم، توجه به خواسته‌های آنان، خودداری از لجاجت و کله شقی در ادامه راه اشتباهی که به نابودی سرمایه‌های مردم می‌انجامد، نیز هست.

فراز پنجم: تاکید بر وجود و حضور کلیه سلایق سیاسی در میان داوطلبان ریاست جمهوری و تاکید بر وجود داوطلبی از جناح اصلاح طلبان، نشان دهنده تغییر در دیدگاه مسئولان سیاسی کشور و مسئولان بلند پایه و مسئولان رسانه ملی، مبنی بر اعتراف بر وجود دیدگاه‌های سیاسی در کشور و زنده بودن جریان اصلاح طلبی است. امید می‌رود که از این پس هیچ ایرانی عاشق میهن، در باره میخ خوردن بر تابوت فلان جریان سیاسی در کشور، سخن نگوید بلکه از وجود رنگارنگی و تنوع دیدگاه‌ها سیاسی در کشور بر خود ببالد.

فراز ششم: ساختار قدرت در قانون اساسی جمهوری اسلامی، از دو بخش : دولت و نظام تشکیل گردیده است. مقام عالی دولت، رئیس جمهور و مقام عالی نظام، ولی فقیه است. در یک محاسبه کلی و نه چندان دقیق، درصد اختیارات و نفوذ شخصیتی رئیس جمهور در قانون اساسی را می‌توان میان 15 تا 25 درصد دانست و باقی اختیار و قدرت قانونی طبعا در دست ولی فقیه است. اکنون، همگی به این اندازه از رشد سیاسی رسیده ایم که مقام عالی دولت را پیش از برگزیده شدن، در برابر همان 15 تا 25 درصد اختیارات قانونی، مورد پرسش و خرده گیری قرار دهیم و از وی برنامه بخواهیم و وی را بابت رنج‌ها و مشکلات ریز و درشت کشور، مسئول بدانیم.

امید می‌رود که در آینده نه چندان دور، به آن رشد و درک درست سیاسی برسیم که مقام عالی نظام، یعنی ولی فقیه را در برابر 75 درصد اختیارات و قدرتی که قانون به وی داده است؛ در صفحه سفید سیما و در برابر پرسشگران، پاسخگو ببینیم و از وی نیز برنامه کاری بخواهیم و در برابر انبوه (یا اندک)مشکلات مردم، ایشان را نیز مسئول بدانیم. به هر حال، هیچ فردی نباید به جهت قبول مسئولیت و حائظ شدن شرایطی، چندان مقدس گردد که از حالت پاسخگویی به رایی که مستقیم یا غیرمستقیم از مردم گرفته است، مستثنی شود. در سیره و سیمای ائمه معصوم علیهم السلام نیز آمده است که ایشان با مردم پیوندی دوسویه و بر اساس گفت و شنود داشتند و فقط به تک گویی با آنان بسنده نمی کردند. باید همگان این نکته را خوب درک کنند که پاسخگو شدن مقامات عالی نظام، نه تنها از قدر و منزلت ایشان نمی کاهد، که بر آن می‌افزاید.

فراز هفتم: تاکید چند باره رهبر معظم انقلاب بر اینکه هیچ کس از رای من اطلاعی ندارد، به نوعی القای این درس مفید و گفتار پربرکت است که مردم خودشان باید بر پایه شناخت و دانش و تحقیق خویش به تشخیص برای برگزیدن داوطلب اصلح برسند و نظر رهبری در امور سیاسی از جمله انتخاب، نباید ضرورتا مورد تبعیت محض قرار گیرد و در واقع حوزه مسائل سیاسی را از حوزه احکام و مسائل عملی شرعی باید از یکدیگر جدا ساخت.

فراز هشتم: نشان دادن مردم با نوع پوشش متفاوت و غیر یکسان در صفحه سفید سیما و پخش نظرات ایشان پیرامون انتخابات، باید به یک سیاست فراگیر تبدیل شود و به سراسر سال تسری گردد. بر این پایه، سخن از مهندسی فرهنگی و طراحی مد لباس یکدست برای مردان و زنان و تحمیل یک سبک از زندگی به آنان نمی تواند مورد پذیرش مردم قرار گیرد.

فراز نهم: علت اصلی برگزیده شدن آقای روحانی، با آنکه پیشینه دراز مدتی در خدمت به نظام جمهوری اسلامی در کارنامه خود دارد، همان شعار او، مبنی کوشش برای ایجاد تغییر در فضای کنونی حاکم بر گشور است.این موضوع، نشان می‌دهد که مردم خواهان تغییر پایه‌ای و ریشه‌ای در سیاست‌ها و برنامه‌ها در اداره کشور هستند و کوشش هر فردی را حتی اگر در استوار کردن پایه‌های نظام، دارای پیشینه دراز باشد؛ می‌پذیرند و از آن استقبال می‌کنند.

فراز دهم: رای بالای مردم به آقای روحانی در انتخابات، پذیرفتن شعار ایشان مبنی بر تغیردر فضای عمومی کشور است. این نشان می‌دهد که مردم، انتخابات را مسالمت آمیزترین و سالم ترین راه برای تغییر سرنوشت خویش می‌دانند . عقل سلیم حکم می‌کند که بلندپایگان نظام بایستی از این تشخیص مردم بهره جویند و به خواست مردم تن دهند.

فراز یازدهم: مجموع هشت داوطلب ریاست جمهوری، سه گفتمان متفاوت (و البته با داشتن مشترکات) را نمایندگی می‌کردند.
1- گفتمان مقاومت، که شباهتهای زیادی با گفتمان کنونی نظام دارد و در دولت جناب آقای احمدی نژاد نیز دنبال می‌شد.
2- گفتمان انتقادی و اصلاح اقتصادی،که در پی بهبود اوضاع اقتصادی است ولی از خطوط قرمز کنونی فراتر نمی رود و به حوزه‌های فرهنگی و اعتقادی کاری ندارد.
3- گفتمان انتقادی و اصلاحی که در پی اصلاحات فرهنگی و عبور از فضای نامناسب کنونی در کشور و تعامل با کشورهای دیگر است.
از میان سه گفتمان یادشده، مردم به گفتمان سوم، که خواهان انجام تغییر در فضای کنونی کشور و اصلاح سیاست‌ها و برنامه هاست؛ رای دادند. به زبان دیگر، مردم در این انتخابات به بسیاری از سیاست‌های بالادستی در حوزه سیاست داخلی و خارجی، نه گفتند و خواهان حاکم شدن گفتمان تازه‌ای شدند.این در حالی است که طی هشت سال و به ویژه چهار سال گذشته، منادیان این گفتمان، آماج همه گونه تهمت و بد گویی و ناسزا شنیدن بودند و هیچ گونه رسانه‌ای برای دفاع از خود نداشتند.

فراز دوازدهم: با آنکه جناب آقای روحانی تا پیش از انتخابات، خود را به جناح اصلاح طلبان وابسته ندانسته بود حتی در دوره تبلیغات انتخاباتی نیز تصریحی در این باره نداشت؛ با این وجود از آنجا که اصلاح طلبان برگزیدن وی را به حال کشور بهتر می‌دانستند و دست یابی مردم به خواسته‌های خویش را با برگزیدن ایشان، آسان تر یافتند؛ لذا از وی پشتیبانی و برای پیروزی وی کوشش کردند. این حمایت نشانگر سه خصلت مثبت در اخلاق سیاست ورزی است.اول: فراجناحی بودن دوم: قانع شدن به حداقل‌ها در حرکت به سوی توسعه سیاسی سوم: امیدوار بودن به آینده بهتر.

نتیجه:

1- مردم ایران، به ویژه آن دسته که نسبت به وضع موجود در کشور منتقد و ناراضی هستند؛ هنوز برای بهتر شدن اوضاع خود و کشور، روزنه‌ای از امید را باز می‌بینند. این امیدواری البته نمی تواند برای مدت بی پایان، باقی بماند و در صورت برآورده نشدن خواسته‌های مردم، به سرخوردگی و ناامیدی منجر می‌گردد. از این رو بلند پایگان نظام می‌بایستی از فرصت‌ها بهره ببرند و بر پایه خواست جمعی مردم، تغییراتی را در سیاست‌های کلان داخلی و خارجی کشور و نظام، اعمال کنند.
2- برگزیدن جناب آقای روحانی و ترجیح گفتمان او بر دیگر گفتمان‌های داوطلبان محترم ریاست جمهوری، نشان داد که مردم به دنبال چه برنامه‌هایی و سیاست‌هایی هستند و کدامیک را می‌پسندند. از این رو بلند پایگان نظام نمی توانند از خواست مردم ابراز بی اطلاعی کنند و پیام ایشان را نشنیده، باقی گذارند.
3- در صورت ایجاد تغییر و اصلاح در سیاست‌های کلان داخلی و خارجی نظام، بی گمان میزان محبوبیت نظام و مسئولان آن نزد مردم بالاتر می‌رود.
4- با انتخاب گفتمان آقای روحانی و نه گفتن به گفتمان‌های دیگر، میزان محبوبیت دسته‌ای از رهبران فکری و گروه‌های مرجع در جامعه در دل مردم و نیز میزان فاصله مردم از دسته‌ای دیگر از صاحبان تریبون‌ها و منبرهای رسمی، بیش از گذشته روشن تر گشت. بر این پایه، این افراد، می‌توانند میزان نفوذ خود و گفتمان خود را در مردم دوباره محک بزنند و به خود انتقادی روآورند و در دیدکاه‌های خود اصلاح و تغییر انجام دهند.


92/3/30
8:35 ع

حمید رسایی با انتشار یادداشتی با عنوان " ما پشیمان نیستیم" به تحلیل انتخابات یازدهم ریاست جمهوری پرداخته است.
آفتاب: مدیر مسوول 9 دی در بخشی از این یادداشت به تحلیل علل ناکامی جلیلی در انتخابات یازدهم پرداخته و نوشته است:" آقای جلیلی از امتیازات خوبی برخوردار بود، اما چند ضعف عمده باعث شد تا ایشان و همه آنهایی که از وی حمایت می کردند، نتوانند به موفقیت چشمگیری دست یابند.

 یکی از مهمترین دلایل، عدم برقراری ارتباط ایشان با توده های عمومی جامعه بود. ما نتوانستیم جامعه را در خصوص اعتماد به ایشان اقناع کنیم. این البته دلایل مختلفی داشت از ضعف دیالوگ آقای جلیلی در برقراری ارتباط با همه اقشار جامعه و ورود دیر هنگام در انتخابات و تشکیل نشدن ستادهای فعال درهمه شهرهای کشور تا تخریب های گسترده بویژه در روزهای آخر از زبان جبهه خودی!"

به گزارش مشرق، رسایی در ادامه از سرمایه اجتماعی جلیلی هم به عنوان یک دستاورد نام برده و تاکید کرده است:" با این همه  کاندیدای مورد حمایت ما بدون هزینه کرد چند ده میلیاردی، بدون فعال سازی ستادها از هشت سال قبل، بدون حمایت شدن از سوی احزاب و گروه های مرجع، توانست رأی خوبی در مقایسه با دیگر کاندیداهای راه نیافته به پاستور به دست آورد که باید آن را سرمایه اجتماعی این جریان نامید."


مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
روحانی ، هاشمی ، انتخابات ، حسن روحانی ، سوریه ، انتخابات92 ، انتخابات ریاست جمهوری ، احمدی نژاد ، خاتمی ، تصاویر ، مجلس ، جلیلی ، دیدار ، امریکا ، هسته ای ، عارف ، عراق ، مصر ، ولایتی ، انتخابات ریاست جمهوری 11 ، داعش ، تسنیم ، رای دادن ، گاردین ، هاشمی رفسنجانی ، کابینه ، ایران ، بشار اسد ، بیانیه ، انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ، پیروزی روحانی ، تحلیف ، انتخابات ایران ، انتخاب روحانی ، المانیتور ، اعتدال ، 24 خرداد ، اردوغان ، دولت روحانی ، روسیه ، کیهان ، نظرسنجی ، نظرسنجی انتخاباتی ، نوبخت ، کابینه دکتر روحانی ، کابینه روحانی ، ظریف ، مشهد ، مذاکرات هسته ای ، مرسی ، مقام معظم رهبری ، ناطق نوری ، مناظره ، قالیباف ، لبنان ، مشایی ، 13 ابان ، عربستان ، عسکر اولادی ، شیمیایی ، علی مطهری ، ریاست جمهوری ، سخنرانی ، سرمقاله ، سیاسی ، وزیران ، قطر ، کابنه روحانی ، کدخدایی ، رییس جمهور منتخب ، زنگنه ، رحیم مشایی ، رد صلاحیت ، رژیم صهیونیستی ، رای ، تبلیغات ، تحریمها ، تصویر ، جمهوری اسلامی ، جنگ ، توییتر ، تکذیب ، جامعه مدرسین ، حمله نظامی ، حمایت ، حدادعادل ، حسین شریعتمداری ، اسد ، اصلاح طلبان ، اصلاحات ، اصولگرایان ، اقتصاد ، تروریستها ، بی بی سی ، بی بی سی فارسی ، پیشروی ، تابناک ، انتخابات ریاست جمهوری11 ، انتخابات ریاست جمهوری92 ، انتخابات,حمله,قالیباف,یاسوج ، انتخابات,رهبر معظم انقلاب ، تروریستی ، ترکیب کابینه روحانی ، ترکیه ، تحلیل ، تحلیل تازه ، تحلیل متفاوت ، تحولات مصر ، تخریب قبور ، تدبیر رهبری ، بیانیه سازمان بسیج مستضعفین ، بیشبینی ، پاس گل به اقای روحانی ، پاسخ دحمله ، پایان ریاست جمهوری ، پذیرش روحانی,غرب ، پرز ، پور محمدی ، پیام انتخابات ، پیام تبریک ، پیامن ، پیروزی تمام عیار ، بشارتی ، بمبگذاری ارژانتین ، بنرهای ضد مذاکره با امریکا ، بنیاد احتمالی بهار ، بنیاد باران ، بهار ، بهبود روابط ، ایلاف ، اینترنت ، اکبر هاشمی رفسنجانی ، باخت ، بازرسی ، باهنر ، بحران داخلی ، بحران هسته ای ، بداخلاقی ، بده بستان سیاسی ، برپایه مدل سوریه ، برتری ارا ، برنامه 100 روزه ، برنامه 4 ساله ، برنامه تبلیغاتی ، برنامه تلویزیونی ، برنده ، برودپیک ، انتخاباتی ، انتقاد ، انصراف ، اهداف امریکا ، اهل سنت ، اوباما ، اولین اقدام ، اولین رهبر خارجی ، اولین سفر ، اولین نشست خبری ، ایات اعظام ، ایت ا.. سیستانی ، ایت ا... خامنه ای ، ایت ا... سیستانی, ، ایتالیا ، اقوام ایرانی ، ال مانیتور ، الحیات لبنان ، العربیه, ، اطلاعیه ، اصولگرا ، اعتراف کثیف,سی ان ان ، اعتلاف ، اعتلاف پنجگانه ، اعزام ناو جنگی ، اعضای جامعه روحانیت مبارز ، اعلام جهاد کفایی ، اعلام قطعی ، افشاگری ، اقبال مردم ، المصری الیوم ، المنار ، الیاس نادران ، امام حسین ، امام حسین ع ، امام زمان ، امانت ، انتخاب مردم ، انتخاب وزیران ، امریکا,هشدارهای ایران,سوریه ، امنیت تل اویو ، انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد ، اسراییل ، اسماعیل کوثری ، اسید پاشی ، اشتون ، اشکال ، ,تحقق صلح ، ,سازمان ملل,ملت ایران ، ,سالروز ترور جان اف کندی ، ,فلسطین ، ,مذاکرات صلح,_رژیم صهیونیستی ، ارسال کشتی جنگی ، اریا ، اریل شارون ، از منقل تا ثروت ، استانها ، استانی ، اسحاق جهانگیری ، 25 خرداد ، 3 خانواده شهید ، 4 دیپلمات ربوده شده ، 5 برابر ، ابراهیم اصغر زاده ، ابو صقار ادم خوار ، ابوترابی فرد ، ابوصقار ، اتحاد ، اتهام ، اجلاس ، احمد خاتمی ، احیای سازمان مدیریت وبرنامه ریزی ، اخرین ، اخرین اخبار ، اخوان المسلمین ، اخوان المسلمین مصر ، اخوندی ، ادمخوار سوری ، ارای ، ارای روحانی ، اربعین ، ارتش ، ارتش مصر ، اردن ، حسینیه ارشاد ، حق الناس ، حل مساله هسته ای ، حماسه ، حماسه 24 خرداد ، حماسه اقتصادی ، حرم زینبیه ، حزب ، حزب ا... ، حزب سلفی نور ، حزفیات فیلم ، حسن خمینی ، حمایت جبهه مقاومت وپیشرفت ، حمایت عربستان ، حمایتاز روحانی ، حمد بن خلیفه ال ثانی ، حملات ، حمله ، حکیمی ، حسن روحجانی ، خالتمی ، خانه پدری حسن روحانی ، خانواده هاشمی رفسنجانی ، خبر رد صلاحیت ، خبرانلاین ، خبررد صلاحیت ، خبرگزاری فرانسه ، خراسان ، خرداد ، خشم اسراییل ، خشم تل اویو ، خطیب جمعه بیرجند ، خلیفه وقت ، خمپاره ، خونبهای ، خیابانهای پایتخت ، دادگاه ، دادگاه کیفری ، داستان گاو ، جاوید قربان اوغلی ، جشن ، جشن پیروزی ، جلسه ، تکفیریها ، تکیه کلام ، ثبت نام انتخاباتی ، ثمری ندارد ، جهانگیری ، جیمزبیکر ، جک استراو ، چامسکی ، چین ، حاشیه های انتخاباتی ، حامیان روحانی ، حجاب ، حجت الاسلام روحانی ، تظاهرات ، تفاوت ، تفاوت خاتمی با روحانی ، تفسیر ، تلاش برای دور کردن از ایران ، تماس تلفنی ، تمدید ، تمیم بن حمد ، تنفیذ ، تهران امروز ، توان اصلاح طلبان ، تصاویر استقبال ، تصویب قطعنامه ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ