92/4/3
9:4 ع
سیاسی: پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران به عنوان فردی میانه رو و خواهان تغییر وضع موجود و کسی که رسانه های داخلی جناح رقیب تمام قد در مقابل او قد علم کرده و او را خارج از دایره اصول گرایی میخواندند و رسانه های جهان غرب که برای او کوچکترین شانسی متصور نبودند پدید آورنده بهت و شگفتی از یک سو و شادی و امید از سوی دیگر چه درعرصه داخلی و چه در عرصه خارجی شده است. در این مقال سعی بر این خواهد بود که واکنش اسراییل و رژیم حاکم بر آن را در مقابل این رخداد بیان نموده دلایل بروز آن را بررسی کنیم. ابتداءً سخنان نخست وزیر این رژیم را در عکس العمل به انتخاب روحانی به نقل از رسانه ها ذکر میکنیم.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در بیانیه منتشره از سوی دفتر نخست وزیری آن کشور در واکنش به انتخاب رئیس جمهور جدید در ایران گفته است: "جامعه بین الملل نباید از میزان فشارها بر ایران برای توقف برنامه هسته ای این کشور بکاهد. ایران در قبال توسعه برنامه هسته ای خود باید پاسخی روشن وصریح دریافت کند و آن هم توقف برنامه هسته ای این کشور به هر طریقی است. "-بی بی سی 26 خرداد 1392
"بینامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل پنج شنبه 30 خرداد در نشستی با کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تاکید کرد که اروپا باید اقدامات شدیدتری را در قبال برنامه هسته ای ایران اتخاذ کند. نتانیاهو ضمن تاکید بر توقف برنامه هستهای ایران گفت که این بر عهده اروپاست که با پیوستن به آمریکا، اسرائیل و سایر عناصر در جامع بینالمللی خواستار توقف برنامه هستهای ایران شود ".بی بی سی 30 خرداد 92
با توجه به سخنان نتانیاهو میتوان به راحتی ناخشنودی وی را از پیروزی شیخ دیپلمات دریافت و حتی دستپاچگی و نگرانی را در رفتار و ادبیات شتاب زده وی که سعی در همراه نگه داشتن اروپا و آمریکا با خود دارد را مشاهده نمود و اما دلایل واکنش این چنینی نخست وزیر اسرائیل چه میباشد؟ چه تغییری در ایران رخ داده که وی را این گونه آشفته کرده؟ سیاستمداران جمهوری اسلامی ایران از طیف اصولگرایان افراطی گرفته تا اصلاح طلبان همیشه موضعی یگانه بر علیه اسرائیل داشته اند. پس دلیل دل نگرانی این روزهای این تکاور اسبق و ژنرال سابق ارتش صهیونیستی در چیست؟
اول این که تا چند هفته آینده شخصی در ایران بر مسند ریاست جمهوری تکیه خواهد زد که در شعارهای انتخاباتی اش توسعه روابط با جهان را بر اساس تنش زدایی و حفظ عزت مردم ایران لحاظ کرده بود. وجود چنین سیاستی میتواند بهانه را از دستگاه تبلیغاتی لابیهای صهیونیستی در اروپا و آمریکا گرفته و موجب شود کشورهای همسایه، منطقه و در پی آن کشورهای فرا منطقه ای موضعی دوستانه در قبال کشورمان پیش گیرند یا حد اقل در موضع خصمانه خود تجدید نظر کنند.
بدیهی است که این نمی تواند مطمح نظر رژیم اسراییل باشد و به مذاق دشمنان جمهوری اسلامی خوش نخواهد آمد. اکنون رئیس جمهور منتخب ایران شخصی است که فرق خطابه دیپلماتیک و اظهار نظری ماجراجویانه را میداند. او میداند که حالا رئیس جمهور یک مملکت است و این جایگاه با جایگاه معلم تاریخی که روایتی منحصر به فرد را جلوی دانش آموزانش فریاد میزند تفاوت دارد. او میداند هر کلمه که از دهانش بیرون میآید چه آثاری میتواند بر وضع کشور و دوستان ما در منطقه داشته باشد. به عبارت دیگر او بهانه را از دشمنان ما خواهد گرفت و اسراییل را که بیشترین سود از ادبیات خشن و ناموجه هشت سال اخیر برده را در شطرنج سیاست مقهور خواهد ساخت.
دومین دلیل این که پیروزی ایران در صحنه سیاسی پیروزی در صحنه اقتصاد را موجب خواهد شد و این مورد نیز به نوبه ی خود پیشرفتهای علمی، اتمی، صنعتی، نظامی و... را به دنبال خواهد شد. بدیهی است ایرانی قدرتمند، خواب اسراییل را به کابوسی هرشبه بدل خواهد کرد.
سومین مورد این که سیاستهای رئیس جمهور منتخب در شفاف سازی هر چه بیشتر عملکرد ایران در استفاده ی صلح آمیز از انرژی اتمی بدون شک میتواند این موضوع را از صدر اخبار جهان در این چندساله پایین بکشد و به دنبال آن چشم مردم جهان را دوباره به سالها ظلم و ستمی که بر مردم فلسطین روا میشود باز کند. سخن آخر اینکه از به روی کار آمدن میانهروها در ایران، نه تنها تندروهای داخلی بلکه همه تندروهای خارجی مخالف ایران خصوصا در اسراییل به خشم آمدهاند.